یافتن پست: #وقتی

Tasnim
Tasnim
بین دو راهی سختی گیر کردم
یک هفته س هرچی بیشتر فکر میکنم کمتر به نتیجه نیرسم و حالم گرفته تر میشه
دعا کنید برام لطفا
امروز خیر پیش بیاد و تموم بشه این فکرها
خسته شدم

Hana
Hana
اون روز دوستم داشت راجب خصلت هایی ک نمیخواد تو همسرش ببینه حرف میزد
اولیش و گفت خسیس نباشه
حالا من اصن ب این قضیه خیلی فکر نکرده بودم ولی با آدم خسیس زندگی کردن واقعا عذابه :/ و عجیب تر اینکه میگن اصن اینا درست نمیشن دیگه

Tasnim
Tasnim
من همیشه از بازیهای دلبر کوچک با دلبر کوچکتر میفهمم که دلبر کوچک چه معلم بی تربیت و بددهنی داره.
امروز داشتن بازی میکردن دلبر کوچک به دلبر کوچکتر گفت حواست کجاست کودن؟
من : {-15-} این حرف رو از کی یاد گرفتی؟
دلبر کوچک: وقتی آدرینا جا میمونه خانوممون بهش میگه کودن
من: حرف قشنگی نیست. دیگه نگو
دلبر کوچکتر: مگه معلما هم حرف بد میزنن
من:{-15-}
پ.ن: خ.ب آموزش و پرورش

aliaga
aliaga
استاد: خدا شیطان را آفریده پس خدا شیطان است.
شاگرد:ببخشید استاد سوالی دارم..
آیا سرما وجود داره؟
استاد:معلومه که وجود داره و حسش میکنیم
شاگرد:خیر استاد برطبق قانون فیزیک چیزی ک بعنوان سرما میدونیم درواقع فقدان گرماس.

آیا تاریکی وجود داره؟
استاد:بله
شاگرد: اشتباه میکنید استاد درواقع چیزی ک بعنوان تاریکی میدونیم درواقع فقدان روشنایی هست
میتوانیدنور را مورد مطالعه قرار دهید اما تاریکی را نه.

شیطان وجود نداره
درست مثل تاریکی و سرما.

خدا شیطان را خلق نکرده شیطان نتیجه ی آن چیزی است که وقتی انسان محبت خدا را در دل نداشته باشه اتفاق می افته...

aliaga
aliaga

(عج)

صفحه۱۱۲

donya
donya 👩‍👧‍👦
دلم کیک میخواد:هعی

یاس
یاس
«تا وقتی تصمیمت قطعی و عملی نشده هرگز به زبونش نیار.»
من، به محض اینکه فقط ایده‌‌ش به ذهنم رسیده:👇

aliaga
aliaga
مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود می‌گفت در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد توجه نمی‌کرد تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن برهند. آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت. در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی».

aliaga
aliaga
خداوند یه سری قوانین داره که معکوس عمل میکنه
یعنی چی؟
یعنی وقتی صدقه میدی درظاهر پولت کم میشه ولی غنی تر میشی
وقتی خمس میدی درسته که پولت کم میشه ولی زندگیت برکت پیدا میکنه و چندین برابر بهت برمیگرده
وقتی برای رفع مشکل دیگران تلاش میکنی ، خدا مشکل خودت رو حل میکنه
اگر فکر آباد کردن آخرتت باشی ، خدا دنیات رو آباد میکنه
وقتی جونت رو در راه خدا میدی و شهید میشی ، خدا تو رو زنده میکنه
مگه خودش نفرموده : کسانی که در راه من کشته شده اند مرده مپندارید آنها زنده اند و در پیش من روزی میخورند
وقتی مهمون برات میاد درسته که تو خرج میفتی ولی برکت میگیری
و نکته مهم :
وقتی برای تعجیل در فرج مولامون دعا میکنی ، حضرت هم برای ما دعا میکنند
وقتی برای حضرت نذر در تعجیل فرج میکنیم ، قطعا این نذر باعث میشه مشکلات خودمون هم برطرف بشه

این مطلب رو چند بار بخونید

korosh
korosh
‏وقتی آدمای اشتباه زندگیتو حذف میکنی تازه میفهمی چقدر کافی ای، چقدر با خودت آرامش داری و چقدر از سر همشون زیاد بودی. تازه میفهمی هیچ وقت هیچ چیزی به هیچ کس بدهکار نبودی و نیستی{-22-}{-22-}

korosh
korosh
وقتی طوفان بیاد ؛ تازه معلوم میشه
چند تا درخت ریشه دار کنارت بودن !

🕸 ⃝⃭𝄞🦅𝄞⃝⃭ 🕸

Saleh
Saleh
محرم می گفت:
اگه می خوای موفق بشی نباید درباره هیچ کسی صحبت کنی
صحبت تو رو هم دارن می کنن گوشت و بگیر!


fatme
fatme
فاز پزشکارو نمیفهمم وقتی ک توقع امپول و سرم نداری
مینویسن برات
وقتی که میفتی به پاشون و التماس میکنی، نمینویسن
خب مردک من دیگ تحمل درد ندارم چرا تجویز نمیکنیییی

Tasnim
Tasnim
آدمهای فوضولی که پشت سر وراجی میکنن شدیدا قابل ترحم و خنده دارن. :))

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
سر صندوق انتخابات بودم کاربر دستگاه احراز هویت از همین تریبون میگم دیگ زمان تقلب کن رای بیار تموم شده دیگه تقلب شاید بگم ب صفر رسیده ....

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو