#نوشته-بود
گفتی که وفا میکنی و هیچ نکردی.................
میدونید خیلی وقت است فال حافظ باز نکردم .. حال دلم عوض میشه با شاخه نباتش................
حافظ اینطور میگه
روز هجران و شب فرقت یار آخر شم این فال و گذشت اختر و کار آخر شدآن همه ناز و تنعم که خزان میفرمودعاقبت در قدم باد بهار آخر شدشکر ایزد که به اقبال کله گوشه گلنخوت باد دی و شوکت خار آخر شدصبح امید که بد معتکف پرده غیبگو برون آی که کار شب تار آخر شدآن پریشانی شبهای دراز و غم دلهمه در سایه گیسوی نگار آخر شدباورم نیست ز بدعهدی ایام هنوزقصه غصه که در دولت یار آخر شد ..
درد عشقی کشیده ام که فقط ، هر که باشد دچار می فهمد
مرد معنای غصه را وقتی ، باخت پای قمار می فهمد ...
بودی و رفتی و دلیلش را ، از نگاهت نشد که کشف کنم
شرح تنهایی مرا امروز ، مادری داغ دار می فهمد ...
گئتدین نئجه بس تاب ائله سین هجره "عاشق" // او خسته ایکن، سن کیمه درمان اولاجاقسان
تو رفتی و اینک عاشق چگونه درد هجران و فراق تو را تحمل کند // فقط تو می توانی درمان دردهای او باشی