یافتن پست: #نوشت

aliaga
aliaga
[لینک]

خیل خب تشریف بیارید ببینم :توروخدا

Tasnim
Tasnim
از دیشب اون صحنه فیلام هفت سر اژدها که چاقو رو از دختره میگیره خودش میکنه توو شکمش، جلوی چشممه
چه هار بوده یارو
این فسمتش واس کدوم آقازاده ی خر بوده؟

مهاجر
مهاجر
سعی کنیم این فرهنگو اینجا جا بندازیم اینکه هر آدمی وقتی تو شرایط نامساعد روحی به هر دلیلی بود و اینجارو محلی برای نوشتن و گفتن دیده بود اگه باهاش همدردی یا حرفای مثبت و حس خوب منتقل نمیکنیم حداقل اون پستو به مسخره و خنده نگیریم کمترینش همینه که سکوت کنیم و اهمیت ندیم🙂

aliaga
aliaga
@avay-baran67


خدمت شما

یجا ذخیرش کنید


واین



Elham
Elham 👩‍👧‍👦
انگار جواب اموزگاری اومده یه نیگا بندازین ببینین چ خبره:شاد

Tasnim
Tasnim
از بین ساعتهای روز عاشق بین الطلوعینم
یه ربع نماز و مسواک
یه ربع نرمش و حرکات کششی
یه ربع مطالعه ی فعال
یه ربع نوشتن برنامه اون روز

یک سساعت اول روزمو اینجوری پر میکنم و حالشو میبرم
اگه بتونم توو این یک ساعت به گوشی دست نزنم عالی میشه

Saleh
Saleh
ایستاده ام

( بعد از 13 سال دوباره به این سبک...)

هادی
هادی
آقا مادر اونیکی دختره پول جمع کرده که یه جایی رو رهن کنه بره شهر زندگی کنه که بتونه کار کنه حالا فقط 7 و خورده ای کم داره اون پولی که گفتم نگه داشتیم برا کولر با حساب اون حدود شیش تومن کم داره میتونیم جورش کنیم تا فردا؟
نکته: خارج از گلریزان و این بحث هاس این قضیش جدی و نیاز هست که سریع سرو تهش جمع بشه پس اگر توانایی دارین که همشو بدین بدین یا حداقل یه مقدار قابل توجه

اینم از شیخ بهائی با صدای محسن چاوشی گوش کنید به راه راست هدایت بشین زودباشین


محمّد
محمّد
از ساعت ۸ صبح رفتم تو صف داروخونه های متفاوت برای گرفتن دارو
هر کدوم یک ساعت و نیم تو صف بودیم وقتی نوبتمون میشد میگفت یه قلمو نداریم
میگم خب اونا که داری بده برم اون یه قلمو جی دیکه بگیرم میگفتن نمیشه نسخه میسوزه
از برکات نسخه الکترونیک
خیلی راحته که برنامه اش رو طوری بنویسن بشه اقلامی رو که خریدی فقط خط بزنن و بشه بقیه اش رو جای دیکه گرفت
نمی دونم چرا این کارو نمی کنن
آخرین داروخونه ای که داروهای شیمی درمانی رو داشت تونستم همه رو با هم گیر بیارم
از دفعه بعدی به دکتر میگم برای هر قلم دارو یه نسخه ثبت کنه که نهایتا دو تا داروخونه برم
با این نوناشون

Elham
Elham 👩‍👧‍👦

قدر نمدانین ک:هعی

خانوم میم
خانوم میم
هر وقت نوشته روی مزار شهید طهرانی مقدمو می خونم بغض می کنم :هعی

بهار نارنج
بهار نارنج
فردا ۵ تا درس امتحان دارم فقط یکی خوندم:گگگ
چشامم شدید میسوزه:گگگ
برم تقلب کنم؟:گگگ
شانس من ی مراقب میاد مث عقاب هم بالا سر من:اشک

aliaga
aliaga
به جای خوندن مطالب چرت و پرت اینو بخونید 2 کلمه چیزی یاد بگیرید.


روزی میرزاکریم آقا بزرگ خان از شاگردان محمدجواد دارخانی به سفارش محمد تقی عبدالهی اصفهانی به همراه آقا میرزامحمد محمدزاده کریم آبادی معروف به میرزاخان و حاج جعفرسبحان ملکی معروف به ملک الخان، خدمت استاد حاج آقا عبدالکریم ابوحجازی معروف به معین العبادی شرف حضوریافتند، ایشان تشریف نداشتند،
همگی برگشتند !!!

پدر محمدهادی و ریحانه
پدر محمدهادی و ریحانه
به مناسبت


گنبد...قبول...رفت! ولیکن شُکوه، نه
آن تکیه گاهِ راسخِ مانندِ کوه، نه

آری؛ حرم خراب شد اما هنوز هست
خورشید هست! پس چه بگویم؟ که روز هست

بیخود که نیست این همه دشمن کلافه است
اینجا خرابه نیست، که دارالخلافه است

ای با چهار حجت حق همنشین، بقیع!
تو! ای بهشتِ خاکیِ روی زمین، بقیع!

گاهی زیارتی به نیابت ز عاشقان...
این اشتیاق و حسرت ما را ببین بقیع

زائر، ضریح، گنبد و گلدسته، سنگ‌فرش
تقدیر تو نوشته شده این چنین، بقیع!

روزی طوافْ دورِ ضریح تو می‌شود
آری! قسم به عصر، به زیتون، به تین؛بقیع!

گفتم بهشت چیست خدایا؟ ندا رسید
جایی‌ست بی نظیر؛ شبیه همین بقیع

آل سعود رو به زوال است بی گمان
از برکت ائمه‌ی مدفون در این بقیع

مائیم و فتح شبه جزیره که دور نیست
آل سعود و این نفسِ آخرین؛ بقیع!






حضرت@دوست
حضرت@دوست
برای تو نوشتم.توی که هرگز نبودی

وحبك
إلى القلب يتدفق سحره في الأذنين
تشعر بالقلب بين سطوره تقريبًا
والأردنيون يمسحون سيل الدموع
أكره إلقاء اللوم على المذنبين وقولهم:

هل يمكن ترك الشعر دون محاولة الحب؟
أم قصائد الحب بيان لم تطيع عندما حاولت
هل جفت تلك المشاعر بداخلك؟
أنهارها لطيفة مثل ينابيعها
أجب أيها القلب الذي لا يستطيع أن يتكلم
إذا لم أستشيره، فلن أستمع

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو