یافتن پست: #علیرضا_بیاتانی

پدر محمدهادی و ریحانه
پدر محمدهادی و ریحانه
به مناسبت


گنبد...قبول...رفت! ولیکن شُکوه، نه
آن تکیه گاهِ راسخِ مانندِ کوه، نه

آری؛ حرم خراب شد اما هنوز هست
خورشید هست! پس چه بگویم؟ که روز هست

بیخود که نیست این همه دشمن کلافه است
اینجا خرابه نیست، که دارالخلافه است

ای با چهار حجت حق همنشین، بقیع!
تو! ای بهشتِ خاکیِ روی زمین، بقیع!

گاهی زیارتی به نیابت ز عاشقان...
این اشتیاق و حسرت ما را ببین بقیع

زائر، ضریح، گنبد و گلدسته، سنگ‌فرش
تقدیر تو نوشته شده این چنین، بقیع!

روزی طوافْ دورِ ضریح تو می‌شود
آری! قسم به عصر، به زیتون، به تین؛بقیع!

گفتم بهشت چیست خدایا؟ ندا رسید
جایی‌ست بی نظیر؛ شبیه همین بقیع

آل سعود رو به زوال است بی گمان
از برکت ائمه‌ی مدفون در این بقیع

مائیم و فتح شبه جزیره که دور نیست
آل سعود و این نفسِ آخرین؛ بقیع!






پدر محمدهادی و ریحانه
پدر محمدهادی و ریحانه
"س"
سرد است بعد از تو تمام فصل های سال
تکثیر شد دی ماه؛در هر ماه؛در هر فال
"ر"
راهی به سویت هست آیا؟بال می خواهد؟
من را دعا باید کنی؛من که ندارم بال
"د"
دشمن برای مرگ تو خیلی تقلا کرد
می میرد آن قلبی که از عشق است مالامال؟؟!!
"ا"
ای حاج قاسم! ای مرامت عشق؛راهت نور!
ای آنکه عمری با خدا بودی تو در هر حال
"ر"
راه تو بی رهرو نمی ماند به اذن الله
خون تو دارد کار خود را می کند دنبال
"د"
دارم می اندیشم به اینکه چیست راز آن؟
راز دو چشمانت که لازم داشت استهلال
"ل"
لبیک خون آلود تو پر کرد عالم را
امیدوار و محکم و آزاده و خوشحال
"ه"
هربار می بینم نگینت را دلم ناگاه
خود را می یابد نزد اربابش؛ته گودال
"ا"
آن شب چه شد؟ارباب آمد؟یار را دیدی؟
سر داشت روی پیکرش؟ یا که زبانم لال...
"ح"
حاجی ببین اوضاع ما بعد از تو ناجور است
حاجی ببین ما را در این پیچ و خم غربال
"ا"
اصلا نمی آید به تو یک لحظه بیکاری
ای آنکه نامت نیز در عالم شده فعال
"ج"
جمهوری اسلامی ایران به قول تو
حکم حرم دارد بدون هیچ قیل و قال
"ق"
قلبت برای سید و آقایمان می زد
گفتی عزیز جانمان باشد به استدلال

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو