یافتن پست: #مولانا

mohamad
mohamad
‏مرا غیر تماشای جمالت
مبادا در دو عالم کار دیگر..💛



حضرت@دوست
حضرت@دوست
کف پام شدید می خاره...........
فکر کنم عاشق شدم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نسیم
نسیم
به قول مولانا
از همه دور میشوم
نقطه کور میشوم
زنده به گور میشوم
باز مقابلم تویی ...
اگه کسی و یا چیزی رو از صمیم قلب بخواهی و دوست داشته باشی
برای رسیدن به اون یا راهی خواهی یافت یا راهی خواهی ساخت

نسیم
نسیم
داستان لگد خر و بیسوادی روباه در مثنوی معنوی حضرت مولانا
روباه به شیر گرسنه گفت: تو خر را بکش، منهم سهمی برمیدارم. شیر گفت چطور؟ روباه گفت: به خر بگو ما نیاز به انتخاب سلطان داریم، قطعا تو انتخاب میشوی و بعد دستور بده تا خر را بکشیم. شیر قبول کرد و خر را صدا زد، شیر شجره نامه‌اش را خواند و گفت جّد اندر جدِ من سلطان بوده‌اند.
روباه گفت: من هم جَد اندر جَدَم خدمتکار سلطان بوده ایم. خر گفت من سواد ندارم و شجره نامه ام زیر سم عقبم نوشته شده. شیر گفت من باسواد هستم و رفت نوشته زیر سمش را بخواند.
خر جفتکی زد و گردن شیر شکست و مرد. روباه پا به فرار گذاشت، خر او را صدا زد و گفت: چرا فرار میکنی
روباه گفت: میخواهم بروم سر قبر پدرم تشکر کنم که نگذاشت باسواد شوم، چون با سوادان بیشتر در معرض لگد خرها هستند...!!

Saye
Saye
عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو!


.
.
.
برای مشاهده تصویر بزرگتر کلیک کنید


Hana
Hana
وگر به خشم روی صد هزار سال زمن
ب عاقبت ب من آیی که منتهات منم {-57-}


fatme
fatme
عشق را بیمعرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن

گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن

خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن

دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کرده ای حاشا مکن

ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن

زر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذر غم دنیا مکن

پیرو خورشید یا آئینه باش
هرچه عریان دیده ای افشا مکن ..


حضرت@دوست
حضرت@دوست
مولانا میگه

گر تو بهایی بنهی تا که مرا دفع کنی
رو که به جز حق نبری گر چه چنین بی‌خبرم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
مولانا میگه

دفع مده دفع مده من نروم تا نخورم
عشوه مده عشوه مده عشوه مستان نخرم
وعده مکن وعده مکن مشتری وعده نیم
یا بدهی یا ز دکان تو گروگان ببرم


Zahra
Zahra
فیلسوفی یک‌بار پرسیده بود عجیب نیست که آدم میدونه قراره بمیره و باز میتونه بخنده؟
به نظر میاد فراموشی ، بزرگترین راهکار خدا در آفرینشه، عیب‌هایی که نادیده‌گرفته نمیشن باید از یاد برن

اینجوری میتونی شعر بگی، برقصی، و کلی کتاب و جمله‌های الهام‌بخش بنویسی درباره معجزه‌ی طلوع خورشید و صدای آب

میتونی روی ته‌دیگت آب خورشت بریزی بدون اینکه فکر کنی چقدر اوضاعت ناپایداره، میشه ظهر جمعه موسیقی گوش بدی و ناخونات‌رو بگیری و حتی یکی از گندهایی هم که زدی در نظرت نباشه!

اگر از من بپرسی میگم غصه همون کم‌شدن دوز فراموشیه
و غم چیزی جز برگشتن موقت حافظه‌ نیست

خانوم اِچ
خانوم اِچ
من از آن روز که دربند توام
آزادم
پادشاهم که بدست تو اسیر افتادم:قلب
بح بح
:الهه

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو