حرف زدنت باید با ادمی باشه که دلیل این فکرها شده .
اگه میگی تاثیری نداره تنها کاری که میمونه سرگرم کردن ذهنته البته نه با کار خونه که فقط خستگی جسمی برات میاره .
فعالیتی انجام بده که ذهنتو درگیر کنه یا مثلا کلاس زبان برو که وقتت برای یادگیری و حفظ کردنش پر بشه و کمتر ذهنت درگیربشه.
۴دیواری خونه بدترین خوره ی روح و ذهن ادم
یه چیزی یادم رفته بود بهتون بگم من این قضیه رو خبر گرفتم نتیجشو
نتیجش این شد که با دوتومنی که مشدد داد و یک و خورده ای که از قبل شما داده بودین و قرار بود براشون کولر بخریم حدود سه و نیم داشتیم بعد دیگه یه مقدار هم کسای دیگه دادن در نهایت پولی که جمع شده فقط یه تومنش کم بوده
بعضی از توهین هارو باید بی جواب گذاشت! چون بعضی آدم ها اصلا نباید به چشم بیان؛ چه برسه که بشنوی چی میگن، و بخوای خودت رو با پاسخ بهشون هم شأن اونا بدونی..
عاخه مرغ و پرتقال و معمولا تو کسایی مشکل کلیه دارن ممنوع میکنن
پس اون جمله ک گفتم پروتئین بیشتر بخورو نادیده بگیر اگ مشکلی هست🙂
علتش هم اینه که کلیه به مشکل بخوره دفع پروتئین براش سخت میشه، پرتقال هم بخاطر ویتامین سی و پتاسیمش ممنوع میکنن چون خوب نیست واسه کلیه
یادمه راهنمایی بودم ی رفیق داشتم که خودشو با سیگار و خودزنی آروم میکرد :/
خیلیم صمیمی بودیم باهم دیگه، درحدی که واقعا منم دوست داشتم بعضی اوقات امتحان کنم
دیروز یکی رو تو روان دیدم دقیقا تو همون سن و دقیقا با همون علائم که میلش به اینکار ها بخاطر اطرافیانش مخصوصا رفیقاش بوده، یعنی از اونا یادگرفته بود اینجوری خودشو آروم کنه
و داشتم فکر میکردم چقدرررر محیط میتونه رو آدم ها تاثیر بذاره و کلا قضاوت طرف و مختل کنه
حالا بنظرتون چی باعث شده بود که اون اون طرف میز مصاحبه بشینه و من اینطرف میز ؟
قطعا خانواده
حالا شما فک کن محیط داغون طرف همون خانواده اش باشن، چ شود 🙄🙂
گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند
عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند
گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند
گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار
دیدمش رسوا مرا ، سطحِ جهانی میکند
بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری
دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند
با صدای خودم ....