aliaga
مـردی نـزد عالمی از پــدرش شڪایت ڪرد.
گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد.
پیــر شده است و از من میخواهد یڪ روز در مزرعه گندم بڪارم روز دیگر میگوید پنبه بڪار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟
مرا با این بهانهگیریهایش خسته ڪرده است...
بگو چه ڪنم؟
عالم گفت: با او بساز.
گفت: نمیتوانم.!
عالم پـرسید: آیا فرزنـد ڪوچڪی در خانه داری؟
گفت: بلی.
گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب ڪند آیا او را میزنی؟
گفت: نه، چون اقتضای سن اوست.
آیا او را نصیحت میڪنی؟
گفت: نه چون مغزش نمیرود و ...
گفت؛ میدانـــی چرا با فــرزندت چنین برخورد میڪنی؟!
گفت: نه.
گفت: چون تو دوران ڪودکی را طی ڪردهای و میدانی ڪودڪی چیست، اما چون به سن پیری نرسیدهای و تجربهاش نڪردهای، هرگز نمیتوانی اقتضای یڪ پیر را بفهمی!!
"در پـیـری انـســان زود رنــج میشــود، گوشهگیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میڪند و ...
"پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا ڪن اقتضای سن پیری جز این نیست."
قدردان زحمات پدر و مادرامون باشیم.
aliaga
گر در آرایش ظاهر دگران می کوشند
تو در آن کوش که فرخنده شمایل باشی
دل دریا صدف گوهر شهوار بود
تو تهی مغز طلبکار به ساحل باشی
مُهاجِر
خیلی دوست دارم اون داعشیه که دنبالشن رو من ببینم گزارششو بدم که تبدیل بشم به یه قهرمان🫠
fatme
): فیزیک خیلی سخته
مغزم نمیکشه واقعا
اگ بیفتم چی میشه؟
a313
زمان بر مغز و پوست کهنگی میتازد امروز
چه کم داریم منو تو از درخت و سنگ بی مغز زمین ای دوست!
بنگر،بنگر
زمین هم پوست می اندازد امروز
Hana
این رقابت بین مغز و قلب داره دهنمو سرویس میکنه ..
aliaga
زمان بچگیم خیلی کینه ای بودم و بعد بلوغ کلا سعی کردم اون خصلت زشت وحال بهم زن رو کلا از خودم دورکنم
ولی ی چن ماهیه دوباره اومده سراغم و البته با چن صد درصد شدید تر و واقعا اذیت میشم
ی دو س ماه پیش ی بنده خدایی بهم توهین کردو بعدش هر قدرم ک زمان میگذره نتنها نمیتونم ببخشمش بلکه کینه ام نسبت بهش بیشتر میشه متاسفانه...
راهکار بدین لطفا
گوارا و عالی