ولی حال میده حفظ کردنش
ما ی فامیل داشتیم ی عالمه شعر بلد بود سنشم زیاد بودااا هروق میخواست نصیحت کنه شعر میگف کلا با شعر حرف میزد خیلی بانمک بود ولی پارسال فوت شد
ولی حال میده حفظ کردنش
ما ی فامیل داشتیم ی عالمه شعر بلد بود سنشم زیاد بودااا هروق میخواست نصیحت کنه شعر میگف کلا با شعر حرف میزد خیلی بانمک بود ولی پارسال فوت شد
دانی ز جهان چه طرف بربستم؟ هیچ
وز حاصل ایام چه در دستم؟ هیچ
شمع خردم ولی چو بنشستم، هیچ
آن جام جمم؛ ولی چو بشکستم، هیچ
چو از این کویر وحشت ب سلامتی گذشتی /ب شکوفه ها ب باران برسان سلام مارا..
ای فلک خسته شدم، نقش مرا تار نکش
روی دیوار دلم یکسره خودکار نکش
حیف این چشم قشنگی که خدا داده به ما
خواهشا پلک مرا ول کن و نم دار نکش
کمرم خم شده در اوج جوانی بخدا
از منِ شاعر نازک شده هی کار نکش
با توام ای قفسِ نحسِ سراسر فلزی
دور آزادی ما نرده و دیوار نکش
هعی....
ای خداااااا