یافتن پست: #مسی

WeT
WeT
جاده این شکلیش خوبه

Hana
Hana
ی جوری تنظیماتم بهم خورده ک بعد عید و ماه رمضون ب ی ماه استراحت نیاز دارم تا برگردم به حالت عادیم{-172-}


ولی خب خبری از استراحت نیس و قراره با امتحانات پاره شیم {-172-}

خانوم اِچ
خانوم اِچ
ساینا رو نصبیدید؟

خانوم میم
خانوم میم
وااااای دارم میمیرممممممممم

aliaga
aliaga
سلام روزتون بخیر...

دوستان ۳ تا سوال دارم هرکی جواب داد ی مبلغی از طرف ساینا به حسابش واریز میشه

سوال اول.. خدا چی میخوره؟؟؟

دوم... خدا چی میپوشه؟؟؟

سوم ... خدا چکار میکنه؟؟؟



EDRIS
EDRIS
ماهی سمت راست نمیاد همون سمت چپ دور میزنه

aliaga
aliaga
ععع قضیه چیه اون کاربر جدید الورود مسدود شده؟؟؟:فکر

مهاجر
مهاجر
زن سیاسی بهتر از مرد سیاسی است. مردان ، انگار که برای حضور در معرکه‌ سیاست به دنیا می‌ آیند. اما زنان ، بر این میدان، منت می‌گذراند که پا در آن می‌ نهند.

هر جا زنی هست که به خاطر عدالت می جنگد ، آن‌ جا عطری پیچیده است شیرین و شورانگیز و بهشتی. ما بدون زنان خوب ، مردانی کوچکیم ...



{این متن را کپی کرده و به تمامی فعالان دانشجویی ارسال میکند😂}

Tasnim
Tasnim
راننده اسنپ تراز اونیه که کل مسیر دهنشو ببنده و حرفی نزنه با من

...
...
هرگز فکر نکنید
فلان مرحله ‌ی زندگی بگذرد
همه چیز درست می‌ شود.
از همه‌ ی چالش‌ ها لذت ببرید.
هنر زندگی؛ دوست داشتن مسیر زندگی است.
:ایران

یاس
یاس
🟥 اشتباه نمی‌بینید!

🔻 این سال 1357 مسیر فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا نیست...

🔹اینجا سال 1402 و در شهر الشتر است که تمام مردم برای حمایت از فرزند نخبه و انقلابی خود به میدان آمده‌اند






نمونه از تبلیغات استان
خدا دی یسه :جیغ
:تهوع
:چندش

مهاجر
مهاجر
کتابفروشیه پولمو برگردوند
دیشبو خوابم نبرده از فکر ۵۳ تومنم
{-90-}

سید ایلیا
سید ایلیا
مژده ای دل که مسیحا پسری آمده است
بهر ارباب، چه قرص قَمری آمده است
وإن یَکادست به لبهای ملائک، به فَلک
العجب، ماه‌تر از مَه، بشری آمده است...

میلاد با سعادت شبه نبی مکرم اسلام، اذان گوی دشت کربلا، شاهزاده حضرت علی اکبر علیه السلام به پیشگاه مطهر و منور امام زمان و منتظران حضرتش مبارک باد

خانوم میم
خانوم میم
همش به خودم می گم یکم تلاش کن چیزی نمونده
امام زمان میادحداقل جلوش رو سفیدی بعدش دیگه استراحت استراحت استراحت
تازه یادم می افته امام زمان بیاد کارا چند برابر می شه :رفتن

Saleh
Saleh
همیشه از این نگران بودم که شبیه اون بشم...
دلیل این نگرانی صرفا ریشه خونی که با هم داشتیم نبود
مسیری که من طی می کردم خعیلی شبیه مسیری بود که اون طی کرده بود...
قدرتی که تحت اجبار ستم بدست میاری آخرش سنگدلی میاره؛
رفیق
هیچی وحشتناک تر از مرد قدرتمندی که
شفقت شو از دست داده نیست...

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو