یافتن پست: #مسی

یاس
یاس
جوری سفرای سوید از ترس ر...و دارن فرار می کنن
کی باور کنه دولتشون اعلان جنگ علیه خدا کرده بود
بابا یه تطاهرات ساده مردم فقیر و دو سه عدد فقیر و جنگ زده عراق
و رهبر تروریست خاورمیانه سید حسن نصرالله یه اشاره کوچولو بود :دی
چیشد قدرت نمایتون :دی

هادی
هادی


wolf
wolf
چرا شهید فهمیده بجای اینکه نارنجکو بندازه زیر تانک ، خودشو انداخت …؟!

azar
azar
خدایا در روز این اولین روز ماه محرم تو رو
به بزرگیت قسم میدم که
دوستان و عزیزانم رو در
بهترین و زیباترین و پر
ارامش ترین مسیر زندگی قرار بده
مسیری که خوشبختی و آرامش
و خوشحالی قلبی رو در لحظه
لحظه زندگی بچشن

korosh
korosh
همیشه یادت بمونه...
هر کسی که توی کلیساست، مسیحی نیست.
هر کسی که تو زندانه، مجرم نیست.
و هر کسی که تو روت رفیقته، واقعا رفیقت نیست.🖤🤟🏻

رها
رها
سلاااامممم

هادی
هادی
یکی درمورد من اینجوری نظر داده نظر شما چیه؟
خب یک عدد انسان استرسی که دانش خوبی تو حوزه ی برنامه نویسی داره ولی روحیه کنجکاوی نداره و اهل مطالعه اصلا نیست
مدل فیلم دیدنش هم مدل این روشنفکرا نیست ولی از رو تفریح فیلم می ببینه
ازدواجیه ولی خب کیس مناسب پیدا نمی کنه و طبیعیه از یک مهندس کامپیوتری که مدام پشت سیستم نشسته
با ادبه و خب سعی می کنه نزاکت رو رعایت بکنه
اهل تبریزه و بهش می خوره بچه پولدار باشه
مدهبیه ولی خب بیشتر مذهبش رو از احساساتش می گیره تا تفکر عجیب و غریبی پشتش باشه
اعتماد به نفس خوبی داره
فعلا همین

FOTROS
FOTROS
هرکجا نام عـلــے بوב
בلـَم خیبـَر شـב❤️




هلیا
هلیا
💚💙💖💜💛💛💜💖💙💚

همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت

عاشقی کار سری نیست که بر بالین

💚💙💖💖💙💚💜💛💜💛💜💚

هلیا
هلیا
💚💙💖💜💛💜💖💙💛💜

هرکسی ی رفته ای دارد که

هنوز هم به رفتنش عادت نکرده

💚💙💖💜💛💜💖💙💚💛

خانوم اِچ
خانوم اِچ
ادمینی اینستا چجور شغلیه خوبه ب نظرتون؟!

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزی باد به آفتاب گفت:
من از تو قوی ترم.
آفتاب گفت: چگونه؟
باد گفت آن پیرمرد را میبینی
که کتی بر تن دارد؟ شرط میبندم
من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به
صورت گردبادی هولناک شروع به
وزیدن گرفت. هرچه باد شدید تر
میشد پیرمرد کت را محکم تر
به خود می پیچید...
سرانجام باد تسلیم شد.

آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت
بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که
پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی اش
را پاک کرد و کتش را از تن دراورد.
در آن هنگام آفتاب به باد گفت:
دوستی و محبت قوی تر از خشم و اجبار است.

در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ راه گشاتر است.

شامی
شامی
روز مادر معلم بهشون گفت هر نقاشی و جمله ای که دوست دارین ، برای مادراتون بنویسید.
عشق کوچولوم هم این و برام اماده کرده بود :x

الان بهم میگه کاش جای اون جمله این و برات مینوشتم :
+مامانی تو بهترین خاطره ی من تو زندگیم هستی.:x:-*
من دورش نگردم؟{-125-}{-57-}

صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو