یافتن پست: #مرا

مهاجر
مهاجر
ممنونم که همه ی دوستان تو این مدت بنده رو تحمل کردند و به آدم نالایقی مثل من شخصیت بخشیدن ؛اگر هادی لطف کنه اکانت منو ببنده از محضرتون مرخص میشم .
درامان خدا

خانوم میم
خانوم میم
سر گیژه دارم

مهاجر
مهاجر
گفته بودم که چرا خوب به پایان نرسید
یا چرا پای دلم سوی تو لنگان نرسید

خان مرا برد و تو دیوانه نشستی به غزل!
نوشداروی تو‌ تا مهلت درمان نرسید

بارها امدم از عشق تو حرفی بزنم
باز اما چه کنم فرصت عنوان نرسید

کل این دهکده فهمید مرا عشق تو کشت
خبر اما به سیه چادر چوپان نرسید

شب به شب منتظرت ماندم و باز اخر کار
هیچ کس شکل تو از راه بیابان نرسید

حقم این نیست که از پیش تو راهی بشوم
عشق دست من دیوانه که اسان نرسید

``دست بردار ازین در وطن خویش غریب``*
دست بردار و برو! زیره به کرمان نرسید

فال تقدیر مرا کولی پیری که گرفت
گفت : زور تو به سر سختی طوفان نرسید ...

مهاجر
مهاجر
گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟
راستش زور من ِ خسته به طوفان نرسید

گر چه گفتند بهاران برسد مال منی
قصه آخر شد و پایان زمستان نرسید

من گذشتم که به تقدیر خودم تکیه کنم
جگرم سوخت ولی عشق به عصیان نرسید

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
حیف دستم سر آن موی پریشان نرسید…

حسام
حسام
@hadi
مهندس عزیز یه پیشنهاد جدید دارم
بهتر نیست در صفحه داشبورد، پیش فرض نمایش همه پست ها باشه تا حداقل کاربران پست های اعضای دیگه را برا یک بار هم شده مشاهده کنند و در صورت عدم تمایل برای نمایش اون پست در داشبردشون برای هر پست یک دکمه hidden طراحی بشه

Aseman
Aseman
کَلآغ هَر کآری میکَرد قَشَنگ نِمیشُد .. دآد میزَد میگُفت طآووس خَرابه ..


g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
یکی از پسران هارون الرشید پیش پدر آمد خشم آلود که فلان سرهنگ زاده مرا دشنام مادر داد. هارون ارکان دولت را گفت جزای چنین کس چه باشد؟ یکی اشاره به کشتن کرد و دیگری به زبان بریدن و دیگری به مصادره و نفی. هارون گفت:‌ای پسر کرم آن است که عفو کنی و اگر نتوانی تو نیزش دشنام مادر ده نه چندان که انتقام از حد در گذرد آنگاه ظلم از طرف ما باشد و دعوی از قِبل خصم.

نه مرد است آن به نزدیک خردمند
که با پیل دمان پیکار جوید

بلی مرد آن کس است از روی تحقیق
که، چون خشم آیدش، باطل نگوید

بسم الله الحب
بسم الله الحب
خواص شگفت انگیز آلو خشک سیاه
در کتاب طبّ الأئمّه لابنی بسطام ، ص 136 ، بحار الأنوار ، ج 66 ، ص 189 ، ح 1 .
به نقل از زیاد قندی: بر امام کاظم علیه السلام درآمدم ، در حالی که نزد ایشان ظرف آبی قرار داشت و چند آلوی سیاه _ که همان زمان ، هنگام چیدنش بود _ در آن دیده می شد .
فرمود : «حرارت ، در من بالا گرفته و آلوی تازه حرارت را خاموش می کند و صفرا را فرو می نشاند . خشکِ آن نیز خون را آرام می کند و دردهای بی درمان را از تن بیرون می کشد»

نام علمی آلو سیاه Syzygium cumini
آلو خشک سیاه سرشار از ویتامین‌ها و مواد معدنی

آلو سیاه حاوی مقدار زیادی ویتامین، مواد معدنی و سایر مواد مغذی است. این میوه سرشار از ویتامین C، ریبوفلاوین، تیامین، فولات، نیاسین، پیریدوکسین، اسید پانتوتنیک و کولین است، همچنین اسیدهای چرب امگا ۳، اسیدهای چرب امگا ۶، فیبر غذایی، سدیم و پتاسیم را در خود جای داده است که فواید زیادی برای سلامتی دارند.
علاوه بر این آلو سیاه حاوی مواد معدنی مانند کلسیم، منیزیم، آهن، پروتئین، روی، مس و سلنیوم است.
ادامه کامل مطلب در دیدگاه

مهاجر
مهاجر
اگرچه عاشقان در عشق از من ایده می گیرند
‏ولی چشمان تو راحت مرا نادیده می گیرند...

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
الان هادی داره امتان میده براش دعا کنیم بلکم معجزه شه:دعا

مهاجر
مهاجر
مودمن وقتی کتاب خریدم هزینه کردم تو نمایشگاه ولی نتونستم به مهدیه و خواهرش به رسم یادگاری تحویل بدم


g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
وقتی میزون نیستی چی حالت رو خوش می کنه من خلوت کردن با خودم تنها کسی ک می تونه بهم کمک کنه اینه خلوت کنم خیلی حالم رو خوب می کنه شما چطور ؟

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
شخصی به یکی از موسسات همسریابی مراجعه کرد و گفت: “من به دنبال یک همسر می گردم. لطفاً به من کمک کنید تا همسر مناسبی پیدا کنم. ”

مسئول مربوطه پرسید لطفاً خواسته های خودتان را بگوئید

- “خوشگل، مودب، شوخ طبع، اهل ورزش، با معلومات، خوب آواز بخواند، در تمام ساعاتی از روز که در خانه هستم و بیرون نرفتم بتواند من را سرگرم کند، وقتی به همدم احتیاج دارم برای من داستان های جالبی تعریف کند و هر وقت که خواستم استراحت کنم ساکت باشد.

مسئول موسسه با دقت به حرف های او گوش کرد و در پاسخ گفت فهمیدم. شما به تلویزیون احتیاج دارید.

نتیجه:

مثلی هست که می گوید زوج بی نقص از یک زن کور و یک مرد کر درست شده است، زیرا زن کور نمی تواند خطاهای شوهر را ببیند و مرد کر قادر به شنیدن غرغرهای زن نیست. بسیاری از زوج ها در مراحل اول آشنائی کور و کر هستند و رویای یک رابطه بی نقص را می بینند. بدبختانه، وقتی هیجان های اولیه فرو می نشیند، بیدار می شوند و متوجه می شوند که ازدواج به معنی بستری از گل های رُز نیست و آن زمان کابوس آغاز می شود.

یاس
یاس
با چنان حال بدی از خواب پاشدم
ساعت ۴ صبح
مسکنی خوردم
مجدد حوالی شش درد شروع شد
پیام دادم ریس که من نمیشه بیام حالم خوب نیست
جواب داد باید دیشب می گفتی الان باید بری اداره هرطور شده -هادی-


میگم شما جاییتون درد بگیره شب قبل بدنتنون
نوتیفی چیزی میده؟
میگه قرار فردا دهنت سرویس کنم
پس الان زنگ بزن مدخصی بگیر
یا چی :وت

چطور از قبل هماهنگ کنم قراره بمیرم :یاس

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
بازرگانی زنی خوش صورت زهره نام داشت. عزم سفری کرد. از بهر او جامه ای سفید بساخت و کاسه ای نیل بـه خادم داد، کـه هرگاه از این زن حرکتی ناشایست دروجود آید، یک انگشت نیل بر جامه ياو زند، تا چون باز آیم، اگر تو حاضر نباشی، مرا حال معلوم شود.
پس از مدتی خواجه بـه خادم نوشت کـه:
چیزی نکند زهره کـه ننگی باشد
بر جامه ي او ز نیل رنگی باشد
خادم باز نوشت کـه:
گر ز آمدن خواجه درنگی باشد
چون باز آید زهره پلنگی باشد:خخخ

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو