یافتن پست: #مجنون

aliaga
aliaga
روزی مجنون آهنگ دیار لیلی کرد. با بی قراری برشتری سوار شد و با دلی لبریز از مهر به جاده زد.
در راه گاه خیال لیلی آنچنان او را باخود می برد. شتر نیز در گوشه ی آبادی بچه ای داشت.
او هر بار که مجنون را از خود بیخود می دید به سوی آبادی بازمی گشت و خود را به بچه اش می رساند. مجنون هر بار که به خود می آمد در می یافت که فرسنگ ها راه را بازگشته است.
او سه ماه در راه ماند پس فهمید که آن شتر با او همراه نیست ؛پس اورا رها کرد و پای پیاده به سوی دیار لیلی به راه افتاد.....

به راستی مولانا با این حکایت نشان می دهد که روح ما همان مجنون است و عشق معنوی حق ، همان لیلی است. تن ما همان شتر است و وابستگی ها و دل مشغولی های جهان مادی بچه آن شتر است. وقتی از علت حقیقی بودنمان در جهان مادی که همانا شناخت حقیقت خویشتن است غافل شویم و به آن نپردازیم، به تن و خواسته های گذرای مادی تن سرگرم می شویم و از رسیدن به حقیقت بازمی مانیم.
بهتراست موانع رسیدن به وصال را کنار بزنیم و با گام استوارتر عزم خانه ی دوست کنیم ...




خانوم میم
خانوم میم
نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد:
سجاد بابایی برای «مجنون»
پرویز پور صمیمی برای «پرویز خان»
شهرام حقیقت‌دوست برای «قلب رقه»
ارسطو خوش‌رزم برای «صبح اعدام»
علی شادمان برای «تابستان همان سال»
جواد عزتی برای «تمساح خونی»

عههههههههههههه:گریه
نمی خوامممممممممم:گریه
نمی خوام جواد و شهرام حقیقت دوست با هم رقیب باشننننننن :ای‌ خدا

خانوم میم
خانوم میم
فیلمای جشنواره فجر رو کدوماشو پیشنهاد می کنید؟

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i

عاشق که باشی شعر شور دیگری دارد
لیلی و مجنون قصه شیرین‌تری دارد
دیوان حافظ را شبی صد دفعه می‌بوسی
هر دفعه از آن دفعه فال بهتری دارد
حتی سؤالات کتاب تست کنکورت
عاشق که باشی بیت‌های محشری دارد
با خواندن بعضی غزل‌ها تازه می‌فهمی
هر شاعری در سینه‌اش پیغمبری دارد
حرف دلت را با غزل حالی کنی سخت است
شاعر که باشی عشق زجر دیگری دارد

بهمن صباغ‌زاده

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

مردی همسرش لکه سپیدی در چشم داشت
ولی چون او عاشقش بود سالهای سال متوجه این عیب نشده بود.
روزی به چشمان همسرش نگاه کرد و گفت:
این سپیدی چشمت از چه زمانی پیدا شده؟
زن گفت: از همان روزی است که عشقت نسبت به من سرد شده است!

✍برگرفته از کشف الاسرار خواجه عبدالله انصاری

محمّد
محمّد
یک شبی درخواب خوش هم جاده بارؤیا شدم
مثل صیدی پای دربند دل شیدا شدم

صبح روشن را به شام زلف یلدا باختم
مثل مجنون مست مست ازبادۀ لیلا شدم

دل گرفت ازمن زمام اختیارم را به کف
غافل ازدلواپسیها غافل ازفردا شدم

زد به قلبم آتشی را شعلۀ جانسوزعشق
سوختم تا درشرارعاشقی ،امحا شدم

ذرّه هایم را نسیمی برد تا اعماق دشت
تا که چون شبنم نگین گونۀ صحرا شدم

شد گلستان منزل حال خرابم ازوفا
چند روزی باده نوش ازساغرمینا شدم

ناگهان توفان شد و جام از بلا لبریزشد
درهراس ازغرش این رعد برق آسا شدم

شهد گلهای شکفته سهم توفان بودو ،من
باهزاران آرزو بی بهره ازرؤیا شدم
----------
علی اصغرشکفته
ازکتاب آهنگ عشق

رها
رها
کسی کز عشق خالی شد ، فسرده است🌺🌱

گرش صدجان بود ، بی عشق مرده است🌺🌱



خانوم میم
خانوم میم
دیدین وقتی از یکی خوشتون میاد قلبتون تند تر می زنه؟
بدنتون گرم می شه و یه حس خوشایندی می پیچه تو تنتون؟!
پزشکا می گن این علائم خروج عقل از بدنه

ایییییح ایییییییح اییییییییح

مهاجر
مهاجر
دو دل ام
نمیدونم برم ارشد ثبت نام‌کنم یانه{-60-}

fatme
fatme
به خدا دل بچگی میخواد هیچی نمیخوام زندگی میخوام

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نخستین بیعت کننده با امام عصر (عج) کیست؟
کتاب درنگستان : هزار نكته باريكتر ز مو اينجاست

دانلود کتاب با ذکر صلوات بر محمد آل محمد
[لینک]
شرح عنوان کتاب در دید گاه

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود
و مجنون بدون اين که متوجه شود از بين او و مهرش عبور کرد
مرد نمازش را قطع کرد و داد زد: هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي
مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق ليلي هستم تو را نديدم
تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه ديدي که من بين تو و خدايت فاصله انداختم!؟

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
ای بی خبر از محنت روز افزونم
دانم که ندانی از جدایی چونم

باز آی که سرگشته تر از فرهادم
دریاب که دیوانه تر از مجنونم
پست آخر امروز

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دولة المجنون

مجنون يجعله أفضل


Ahmad
Ahmad


چه می‌بینی جز حریر باد و تحریر مغاک
شیبِ نگاه و پرزِ آغوش
محراب به بوسه ببند و انگشت به عمل
قدرِ واقعیتی که نخواهی فهمید بوسه بخواه
رنگدانه‌های روی پوست و بازی‌های زیر پوست
و خلاقیتِ تو در قسم‌ و قسمت
استدلال‌هایی به فرمِ قلب
حواسِ پخش‌شده‌ای از صدا فاصله می‌گیرد
و مجنونی که روی کشاله‌ها خود را به خواب‌زده
نفیرِ نامفهوم سر می‌دهد
شقیقه بر لبِ تو
افتان و خیزان
و تمایلی که روبند‌های شلوغی دارد

چکید نفس از طلوع و دعا
چه تواضعی از تب‌ات
می‌ریزد به من!


"م ب آهو"

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو