یه بار ضریح امامحسین از شهرمون رد کردن
جمعیت جوری ریخته بود
کم موند کشته بدیم
یکی از اشنایان که با نطام و دین زاویه داره
اون همه جمعیت دیده بود
ناامیدانه گفت چیزی که من امروز دیدم
محاله این رژیم عوض شه
به قول ایشون
چیزی که من امروز دیدم محال این نظام چیزیش بشه
تولد ۴۵ سالگیت مبارک
چش بدخواه داخلی و خارجیت کور شرشون به خودشون برگرده و اینا
برابر؟!
هزار تا شبکه داره علیه این مملکت فعالیت می کنن که شما جملات اونا رو تکرار کنی بعد می گی شرایط برایر؟!
شرایط اگه برابر بود که خیابون کم بود برا این همه جمعیت
ولمون کنید بابا
سلام علیکم یا اخی کیف احوالک
اگر ناراحت نمیشی
خودم بودم و دیدم نه فیلم ببینم
و اگر هم باز ناراحت نمیشید دسته ای ندیدم که گردان ال و بل باشه
اکثرا خونواده و تکی اومدن
خودمم با دوستم رفتم نه اداره و دانشگاه کسی حتی نگفت بیا
کمی از فجازی دور بشید
باید انقد خودتو درگیر کنی که دیگ جایی برای غم و فکر نمونه
اگ فکر و خیال و غم بهت غلبه کنه یعنی مردی
هیچ انگیزه و انرژی نداری و روز به روز داغون تر میشی
تا اینکه تو ۴۰ سالگی انگار ۶۰ سالته
ولی اگ برعکسش باشه همیشه خودتو شاد نشون بدی درگیر فکر و خیال نشی تو ۶۰ سالگی انگار ۴۰ سالته.
راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ای
مگر ای شاهد گمراه به راه آمده ای
باری این موی سپیدم نگر ای چشم سیاه
گر بپرسیدن این بخت سیاه آمده ای
کشته چاه غمت را نفسی هست هنوز
حذر ای آینه در معرض آه آمده ای
از در کاخ ستم تا به سر کوی وفا
خاکپای تو شوم کاین همه راه آمده ای
چه کنی با من و با کلبه درویشی من
تو که مهمان سراپرده شاه آمده ای
می تپد دل به برم با همه شیر دلی
که چو آهوی حرم شیرنگاه آمده ای
آسمان را ز سر افتاد کلاه خورشید
به سلام تو که خورشید کلاه آمده ای
شهریارا حرم عشق مبارک بادت
که در این سایه دولت به پناه آمده ای
از زمان های قدیم بوده و هست و خواهد بود
ما ک ندیدیم
یه عینک فروشی آشنا داریم ، معرفی کنم ؟
ن دارم
باااااشش