یافتن پست: #مادرم

aliaga
aliaga
روزی اگه هزار بار از پدر مادرکتک بخورید ناسزا بشنویدبازم باید بهشون احترام بزارید وهر وخ دیدیشون پاشونو ببوسید...

یاس
یاس




سوال: امروز بابت کدام دوست یا اعضای خانواده سپاسگزاری؟؟

aliaga
aliaga
ی عده هم هستن ک چن روز قبل دی ماه خدافظی کردن رفتن تا از تولدای دی ماه در امان باشن عنترا



تف بهشون واقعن{-191-}

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)

دردای من بی درمونه...
حیدر امشب سر گردونه😭


‌‌‌‌🏴
✨ ـــــ🕯/^^ــہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــ

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


- ما فقط زیر پر چادرتان آرامیم . . !💔
- حسِ وابستگی طفل به مادر بالاست : )


‌‌‌‌🏴
✨ ـــــ🕯/^^ــہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــ

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)

خیر‌دنیا‌وآخرت‌،
حضرت‌زهرا(س)است:)🖤!


‌‌‌‌🏴
✨ ـــــ🕯/^^ــہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــ

اسلام و یهود (1)

aliaga
aliaga
آقا سلام !
باز منم ، خاک پایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!

در این کلاس سرد ، حضور تو واجب است
این بارِ چندم است که استاد غایب است ؟

نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریـاد می زند

این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود .
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده " آقا خوش آمدید "

آقا دلم عجیب تو را درد می کشد
دستم مدام واژه " برگـرد " می کشد

امضاء: دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان .
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم عجل لوليك الفرج

خانوم اِچ
خانوم اِچ
تاحالا تو کمد خلوت کردید 🥲خیلی خوبه

خانوم میم
خانوم میم
🌱⁦❤️⁩
بیگ محمد: هیچ وقت عاشق بوده ای ستار؟
ستار: عاشق زیاد دیده ام.
بیگ محمد: راه و طریقش چه جور است عشق؟
ستار: من که نرفته ام برادر!
بیگ محمد: آنها که رفته اند چه؟ آنها چه می گویند؟
ستار: آنها که تا به آخر رفته اند، برنگشته اند تا چیزی بگویند.


محمود دولت آبادی

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

مردی گناهکار در آستانه ی دار زدن بود. او به فرماندار شهر گفت: واپسین خواسته ی مرا برآورده کنید.
به من مهلت دهید بروم از مادرم که در شهر دوردستی است خداحافظی کنم. من قول می دهم بازگردم.
فرماندار و مردمان با شگفتی و ریشخند بدو نگریست.
با این حال فرماندار به مردمان تماشاگر گفت: چه کسی ضمانت این مرد را می کند؟
ولی کسی را یارای ضمانت نبود.
مرد گناهکار با خواری و زاری گفت: ای مردم شما می دانید كه من در این شهر بیگانه ام و آشنایی ندارم.
یک نفر برای خشنودی خدای ضامن شود تا من بروم با مادرم بدرود گویم و بازگردم.
ناگه یکی از میان مردمان گفت: من ضامن می شوم. اگر نیامد به جای او مرا بكشید.
فرماندار شهر در میان ناباوری همگان پذیرفت.
ضامن را زندانی كردند و مرد محكوم از چنگال مرگ گریخت. روز موعود رسید و محكوم نیامد.
ضامن را به ستون بستند تا دارش بزنند، مرد ضامن درخواست كرد: ‌مرا از این ستون ببرید و به آن ستون ببندید. گفتند: چرا؟ ‌
گفت: از این ستون به آن ستون فرج است. پذیرفتند و او را بردند به ستون دیگر بستند
که در این میان مرد محکوم فریاد زنان بازگشت.‌

محمّد
محمّد
به نظرتون بگم خانمم بیاد ساینا؟

aliaga
aliaga
هربارکه چیزی گم می کنم؛ مادرم می گوید:

"چند صلوات هدیه کن به حضرت نرجس خاتون"!

ان شاءالله که پیدا می شود.

خاتون جان!

آقایم را ... پسرتان را گم کرده ام!

یا بهتر بگویم! سالهاست که خودم را گم کرده ام...
چند صلوات بفرستم تا خودم را پیدا کنم؟!

به بهانه ظهور حضرتش، هدیه به مادرشان، صلوات.
-اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم.


خانوم اِچ
خانوم اِچ
کاش 18سالمون که میشد از خونه مینداختنمون بیرون مث کشورای خارجی💔😞

خانوم اِچ
خانوم اِچ
تا پولدار نشدید زن نگیریییید
تا پولدار نشدید زن نگیریدددددد
تا پولدار نشدید زنننننن نگیریددددددددد
زنا هر چقدر هم بساز باشن و به روی خودشون نیارن از بی پولی زجر میکشنن ازاین که نمیتونن مث بقیه باشن زجر میکشن
اینارو شاید هیچ وقت زن هاتون بهتون نگن ولی من بهتون میگم

خانوم میم
خانوم میم
بیایید شب داستان داشته باشم🤔

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو