یافتن پست: #سوار

پریا
پریا
شخصی به قصد تحقیر کردن،
مورچه ای را با انگشت فشار داد..
مورچه خندید و گفت:
ای انسان مغرور نباش!
که تو در قبرت برای من وعده غذایی بیش نیستی..
در اوج قدرت،خودت را گم نکن...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
کاش هرگز در محبت شک نبود
تک سوار مهرباني تک نبود

کاش بر لوحي که بر جان دل است
واژه ي تلخ خيانت حک نبود

حضرت@دوست
حضرت@دوست
من منتظرت بودم و گویا تو ندانی ؟یا اینکه ترا نیست زمن هیچ نشانی


حضرت@دوست
حضرت@دوست
مرا رها نموده ا ی ، ز اسبِ تو پیاده ام
مگر نَه مونسِ منی ؟ ، چرا سوار میروی ؟

fatme
fatme
واقعا سوسک چی میخوره؟ 😐

گِلآرِه
گِلآرِه
کی میاد باهم جمع کنیم از ایران بریم🚶‍♀️

خانوم اِچ
خانوم اِچ
بابا ادا خوبارو نیار
اگه رفتی تا ابد تو کوچه ما نیا دیگه
...🦧
عاشق این آهنگم



fatme
fatme
اینستا میری مهسا امینی
گوگل باز میکنی مهسا امینی
یوتیوب میری مهسا امینی
تو جمع میشینی مهسا امینی
الان همه رگ غیرت و انسانیتشون باد کرده
اوم
البته در حد پست و استوری و حرف، باد کرده..
دوروز دیگه یادشون میره مهسا امینی کی بوووود چی بوووود
مردممون فقط در حد حرفن
کاش بجای حرف و پست خودمونو اصلاح میکردیم
و بعد دولت و کشورمونو...

بهار نارنج
بهار نارنج
{-171-}

WeT
WeT
یه همچین شخصی ،،،


ebkit-calc(100% - 2px); width:calc(100% - 2px);">


حیران
حیران
🌿حکمت ۴۷۲
_در دعایی که با آن طلب باران نمودند فرمودند_

|اللهم اسقِنا ذُلُلَ السَّحابِ دونَ صِعابِها|
خداوندا،
ما را به ابر های رام سیراب کن
نه ابر های سرکش𖧧

fatme
fatme
کره زمین هر ۲۴ ساعت دور خودش میچرخه
پس اگه الان با هلیکوپتر بطور ثابت تو اسمون بمونیم
و بعد از ۱۷ ساعت ثابت موندن رو زمین بشینیم تو آمریکاییم😐

حضرت@دوست
حضرت@دوست

ومُذْ کنتُ طفلا ًوجَدتُ الحسین مَلاذاً بأسوارِهِ أحتَمی
از کودکی حسین برایمپناه‌گاهی بود که به دیوارهایش پناه می‌گرفتم
وَمُذْ کنتُ طفلاً عرفتُ الحسین رِضاعاً.. وللآن لم أفطَمِ
از کودکی و از هنگامی که شیرخواره بودمحسین را می‌شناسم و تا به امروز هنوز هم شیرخواره هستم

یاس
یاس
🏴🏴🏴
🔺وقایع روز ششم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری

🔹در شب ششم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السلام برای آوردن یاور وکمک، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند وحرکت کردند، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده‌ای را فرستاد تا مانع آن‌ها شوند. لذا درگیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی وبقیه ناگزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت آمد و جریان را عرض کرد.

🔹عمر بن سعد نامه‌ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین (ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره‌ای آب به امام (ع) نرسد،‌‌ همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد! عمر بن سعد ۵۰۰ سوار را در کنار شریعهٔ فرات مستقر کرد.
🔹یکی از آن‌ها فریاد زد:‌ ای حسین!... به خدا سوگند که قطره‌ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی!
🔹حضرت فرمودند: «خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می‌گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام (ع) عملی گشت.

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو