?
بچه ها نفس منم دعا کنید زود خوبشه اب شده تو این سه روز😢😭
رها
چقد توی سرم حرف میزنم با خودم :/سردرد گرفتم :/
مهاجر
تماشایش رقم می زد خروج از دامن دین را
بنا کرده است در چشمش فلک قصر شیاطین را
اگر دور تو می گردد نظر بر ظاهرت دارد
که پیچک خشک می خواهد تن گل های غمگین را
به عشق اولت شک کن ،که در این شهر و این دودش
درختان شوم می دانند باران نخستین را
مگو این شاخه ی تنها که تنها یک ثمر دارد
چطور از خود جدا سازد اناری سرخ و شیرین را
به این سو هم نگاهی کن،نگاهی درخورم؛یعنی
تفنگ ِ میرزا مشکن غرور ِ ناصرالدین را
چرا جامِ بلورینی بلغزد بر لبِ سینی؟!
چرا باید بترسانی خمارِ دور پیشین را؟!
تو مثل قوم صهیونی که با آن چشم زیتونی
به اشغالت درآوردی دلِ من،این فلسطین را
کمی آن سوی دیدارت چنان شعری نصیبم شد
که درحد کسی چون خود ندیدم آن مضامین را
تو ای شاعر تر از «سیمین!» به «رستاخیز» اگر آیی
بپوشد سایه ی شعرت فروغ هر چه پروین را
غزل هایی که بر رویت اثر گفتی ندارد را
برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را
سر از سنگینی فکر وصالت درد می گیرد
به بستر می برم اما همین سردرد سنگین را
به خوابم آمدی حالا ، نفس بالا نمی آید
بگویم یا نگویم «یا غیاث المستغیثین » را
🙂
aliaga
امسال اولین روزی ک خواستم روزه بگیرم تو نماز صبح ب خدا گفتم یا جانمو بگیر یا امانم بده طاقتم بده بتونم ب دردم غلبه کنم و کامل روزه بگیرم...
فک کنم سرش شلوغه و نشنیده حرفامو
برم آبروشو ببرم یا زوده؟؟؟
خانوم میم
حاژی این سردرد چیه هی می گیره ما رو
رها
تا مسواک میزنم، معده ی احمقم تازه میفهمه ک گشنه س :/
fatme
من ادمی بودم که هیچوقت قهر نمیکرد
جز مواقعی که زیاد عصبانی میشدم
همیشه با خنده و خوشرویی همه چیو سعی کردم حل کنم
ادمایی که اهمیت داشتن برام هروقت قهر میکردن
سعی میکردم از دلشون دربیارم که باهام آشتی کنن
اما جدیدا فهمیدم انقدری که من اهمیت میدادم
در عوضش من هیچی مهم نبودم برا اون اشخاص 😂😂
و تا من نرم سراغشون اونا پیداشون نمیشه
فقط وقتایی که بهم نیاز داشتن دورم میپلکیدن😂
نخیرم شیره مادر خوبه
خوف کاری کلدی