گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند
عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند
گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند
گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار
دیدمش رسوا مرا ، سطحِ جهانی میکند
بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری
دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند
مو دارِ بَلیطُم که بی دُنگ اِسوسُم🚶♀️ مو از تَش بِرَق هی به تَش ایگُروسُم🚶♀️ مو بِالنده باغُم که بی لیز و لونه🚶♀️ که دارِس بُرینه و دُندال اِخونه🚶♀️ ....
"ترجمه"
من مث یه درخت بلوط هستم ک بیصدا میسوزم(درخت بلوط توی فرهنگ ما نشان از صلابت و مقاوم بودن تو هر شرایطی رو داره) /من از رعد و برق به آتش پناه بردم.......
من ب مانند پرنده ی باغی هستم که لونه و آشیونه ای نداره، سرپناهی نداره... /پرنده ای ک درختی ک آشیونه ش روی اون بود رو بُریدن و داره آواز غم سر میده....
💔
در این زمانه
آدمها …!
حتی حوصله ندارند
به حرفهای سر زبانی یکدیگر گوش دهند …
چه برسد به اینکه بخواهند
سطر سطر روح ِ تــو را بخوانند …
در واژه نـامـه ی مجـازی ..!
پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را برزمین انداخت وشکست.
پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد.
بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت.
یک روز عصر پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت: پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!
به نطرم اینده هرکسی اینه رفتار گذشته خودش
پدرم تنها کسی بود یتیم های باباش بزرگ کرد تا لحطه مرگ پیش پدرش موند و همیشه تا زنده بودند هر وعده هم نماز قضای والدینش میخوند با اینکه پسر ارشد نبود و وطیفه شرعی نداشتن
همیشه عموهام حسرت ما میخوردن که بچه های خوبی شدیم به پدر مادرمون احترام میزاریم فقط سلامتیشون برامون مهم
ولی بچه های اونا به مرگشون راضی ان
غافل از اینکه بچه هاشون جوانی های خودشونن که بر گشته و این چرخه میچرخه
وگرنه ما خوب نبودیم و نیستیم
صبحدم مرغ چمن با گل نوخواسته گفت🌱❤️
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت... 🌱❤️
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی...🌱❤️
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت...❤️🌱
سخن عشق نه آنست که آید بزبان... 🌱❤️
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت..🌱❤️
سه تا شرط برای ازدواج دختر زیر ۱۳سال و پسر زیر۱۵سال هست
۱_اذن ولی
۲_رعایت مصلحت دختر و پسر توسط ولی
۳_تایید دادگاه .....
.
.
.
گوه بگیرن اون دادگاهیو که تایید میکنه...😒🤬
🔴دوربردترین عملیات موشکی ایران/ هدف قرار دادن مراکز تروریستها از فاصله بیش از ۱۲۰۰ کیلومتری
🔹بنابر اعلام منابع محلی در ادلب سوریه موشکهای بالستیک سپاه به مواضع گروهکهای تروریستی تحریرالشام و حزب الترکستانی در منطقه جبل السماق ادلب اصابت کردهاند.
🔹گفتنی است که آموزش تروریستهای موسوم به داعش خراسان در این منطقه انجام میشود و پس از آن توسط آمریکا به افغانستان منتقل میشوند تا برای اقدامات تروریستی وارد ایران شوند.
🔹نکته قابل توجه اینکه فاصله این منطقه از نقطه شلیک موشکهای سپاه در ایران، بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر است که به نوعی دوربردترین عملیات موشکی ایران تاکنون محسوب میشود.
🔹ناظران این اقدام را پیامی صریح و واضح از سوی ایران به رژیم صهیونیستی و آمریکا قلمداد کردهاند.