روز مادر معلم بهشون گفت هر نقاشی و جمله ای که دوست دارین ، برای مادراتون بنویسید.
عشق کوچولوم هم این و برام اماده کرده بود
الان بهم میگه کاش جای اون جمله این و برات مینوشتم :
+مامانی تو بهترین خاطره ی من تو زندگیم هستی.
من دورش نگردم؟
این کیه این بای بسم الله الرحمن الرحیمه
این کیه معنی یا و سین و اصل و حا و میمه
این کیه نامش به جای نام سبحان العظیمه
این کیه در خلوت و جلوت محمد را امینه
این کیه راهش به راه حق صراط المستقیمه
این کیه مسند نشین همواره در عرش برینه
این علی عالی اعلی؛امیرالمومنینه
این کیه مرشد به میکاییل و جبرییل امینه
این کیه رهبر به عزراییل و اسرافیل و ویله
این کیه این کیه او مستعان و آدم او را مستعینه
این کیه هم شیث و هم ایوب و ادریس کبیره
این کیه بر یوسف و بر هود و بر یونس معینه
این کیه موسی و عیسی خضر و الیاس آفرینه
این علی عالی اعلی امیرالمومنینه...
کتاب جايگاه جن، شيطان و جادوگر در عالم
خلاصه از متن کتاب ..........
کتک خوردن از خیالات.......نقش خیال بر روی تن بسیار عجیب است. مثلاً اگر طرف در خانه تنها نشسته است، یک مرتبه فکر کند که نکند یک دزد از دیوار بالا بیاید. در این حال اگر عقل و ایمان او به کمک آیند که مگر خدا تو را تنها می گذارد، خدا خودش کمک می کند؛ همین توکل انسان به خدا نمی گذارد آن خیال رشد کند. اما اگر عقل و ایمان در صحنه نبود و آن خیال همچنان رشد کرد و باز قدرت گرفت و رشد کرد، یک مرتبه طرف آن دزد را بالای دیوار می یابد. اگر باز خیال کرد که حالا می آید و یک کتک محکم به من می زند، می یابد که آن دزد آمد و شروع کرد او رازدن، و اگر خیال کرد طوری او را زد که تمام بدنش سیاه شد، می یابد که بدنش سیاه شد. بعد که آن خیالات رفت و آشنایان آمدند می بینند که واقعاً بدن او سیاه شده و می پذیرند که دزدی آمده و او را کتک زده و بدن او را سیاه کرده است. در حالی که او از خیالات خودش کتک خورد، آن خیالات آن قدر قوی بود که روی بدن او تأثیر گذارد.
(دانلودکتاب در دیدگاه)
دوسال میرم سرکار ولی هنوزم اگهی استخداما می بینم سبک سنگین می کنم
یهو دفترچه میاد استرس میگیرم
که نکنه رشته من نخواد
چکار کردید با جوونی و عمر ما
تا کنکور بود الانم ازمون استخدامی
تف به بانی و باعث لین همه استرس و تنش
از آزمون قبلی بکشید بیرون این آزمون جدیده ک رشته ما رو نمیخاد... تا سال دیگه اونم کی زنده س کی مرده..
برا استان ما نیروی عشایر زیاد میخاس ک من نمیتونستم برم تو کوه و کمر
تو میدون کشوری همایش دارین
اره شاهراه جاده ابریش و اتصال شرف به غرباومده بودی چی کار؟با نگین وقت قرار ملاقات قبلی داشتی؟
نمیدونم چرا همش اونجا فحش خور میشن مسئولین
دیگه تو مسیر غرب به ساری بود
چشمتون بی بلا