یافتن پست: #دیوار

مآه
مآه
تورو نفس می کشم
@tanafos

aliaga
aliaga
دلتنگ که می شوی دیگر انتظار معنا ندارد
یک نگاه کمی نامهربان
یک واژه ی کمی دور از انتظار
یک لحظه فاصله
میشکند دیوار فولادی بغضت را(:

fatme
fatme

مرا کوری که از دستش عصا افتاده می‌فهمد


مآه
مآه
ای که می پرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست

عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از در مانده ای درمان کنی

در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر

عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش

عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
واگذاری آب را، بر تشنه تر

عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمه ای جاری شده

عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی

هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود

مآه
مآه
سایه ای از خویش بر دیوار پیدا کرده ام
فصل تنهایی سر آمد یار پیدا کرده ام!

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
طرف از دار دنیا یه شلوار داره که اونم خشتکش پاره است
بعد پشت تلفن جوری به دختره میگه که دنیارو به پات میریزم


کسی که ندونه خیال میکنه طرف امپراطور چوسانِ قدیمه:خخخ

donya
donya 👩‍👧‍👦
منتظرم دخملی بیدار شه برم دیدن مامان بزرگم:فکر

یاس
یاس
یه عدد خل اینجوری چیه اونم نداریم {-137-}

donya
donya 👩‍👧‍👦
اصلا اونجوری که میخواستم نشد:اشک:گگگ

محسن
محسن
گفتمش تیر تو خواهد به دل زار نشست
به فراست سخنی گفتم و بر کار نشست

صحبتی داشت که آمیخت به هم آتش و آب
دی که در بزم میان من و اغیار نشست

غیر کم حوصله را بار دل از پای نشاند
لله‌الحمد که این فتنه به یک بار نشست

سایه پرورد بلا می‌شوم آخر کامروز
بر سرم مرغ جنون آمد و بسیار نشست

هرکه چون شمع به بالین من آمد شب غم
سوخت چندان که به روز من بیمار نشست

پشت امید به دیوار وفای تو که داد
که نه در کوچهٔ غم روی به دیوار نشست

محتشم آن کف پا از مژه‌ات یافت خراش
گل بی‌ خار شد آزرده چو با خار نشست



یاس
یاس
مرده اومده برا مرگ موش
میگم عمو سم چی میخوای ؟میگه روم به دیوار شرمندتم ابجی
موش کش میخوام😰 :خجالت

خخخخ مرگ موش مگه ناموسیه؟ 🤣

aliaga
aliaga
زندگی یک گل سرخ است

پر از عطر،

پر از خار

پر از برگ لطیف،

یادمان باشد اگر گل چیدیم،

عطر

خار و

گل و

برگ،

همه همسایه دیوار به دیوار همند...

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
میگوم روزی بود روزگاری بود شماها یادتون نیس منم یادم نیس :خخخ

Maryam
Maryam
❣دلم تنگ است برای خانه‌ی مادربزرگ
برای گلدانهای شمعدانی کنار حوض
برای خواب روی پشت بام در یک شب پر ستاره
برای خوردن یک استکان کمر باریک چای از دستان مادربزرگ
برای قند پهلویش،
برای پنیر و گردویش
برای هیاهوی بچه‌ها پشت دیوار هر خانه،
دلم برای کودکی‌هایم، دلم برای خودم تنگ شده است...🍃🍃
.
.
خونه‌ی مادربزرگه هزار تا قصه داره...❤

💟

شامی
شامی
از تهرونیامون کسی میدونه عمده فروشی لوازم ارایشی کجاست؟؟؟{-30-}

صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو