کاش همـه ی مـا
چیزی برای از دست دادن داشته باشیم...
چیزی که اگر خط به تنش بیفتد دلمان بلرزد
چیزی که در وخیم ترین شرایط زندگی بتواند لبخند را مهمان لب هایمان کند
چیزی که بشود نقطه ضعفمان
چیزی که در اوج نا امیدی بخاطرش بجنگیم
چیزی که عطر زندگی ببخشد
بتواند دکمه انسانیتمان را روشن نگه دارد و از روزمرگی نجاتمان دهد
باید چیزی باشد...
#تار-زلفت
از بس به تار زلفت دل ها گرفته منزل
دل ها گرفته منزل دل را کجا بجویم
دل را کجا بجویم یک زلف و این همه دل
یک زلف و این همه دل
عزیز دلم شمع محفلم آرام دلم آه
من از تو جدا نمی شم بیا حبیب دل من
من از تو رضا نمی شم مرو شمع محفل من
از بس به تار زلفت
از بس به تار زلفت،دل ها گرفته منزل
دل ها گرفته منزل دل را کجا بجویم
دل را کجا بجویم یک زلف و این همه دل
یک زلف و این همه دل
عزیزم دلم شمع محفلم آرام دلم آه
من از تو جدا نمی شم بیا حبیب دل من
من از تو رضا نمی شم مرو شمع محفل من
میدونی دلم چی میخواد؟
یه پیام از تو...
یه آهنگ برام فرستاده باشی...
لبخندمو نتونم از صورتم جمع کنم مامانم رد بشه و بگه: به به خانم
لبخندیان ؛باز چی فرستادن حضرت آقاتون؟!
دانلودش که کامل شد با صدای بلند پخشش کنم؛دلم قنج بره برات
و قربون صدقه ی سلیقه ت برم!
تو سلفی یهویی بدی و من وویس از،صدای قلبم...
بعد من باشم و و تو حرفایی که تمومی ندارن...
تهشم " گوشی که دکمه بغل نداره" بگو کی کجا ببینمت؟!
خلاصه حضرت آقا من هنوز دلم از اون بودنایی میخواد که
همیشه با یه لبخند ملیح سرم تو گوشی بود!...همین...
#زلف-تو
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
ما نسل عاشق های مظلومیم
هزار و یک معیار برای انتخاب معشوق هایمان داریم؛
چشم آبی، موی بلوند، قد رشید
اما همین که گوشی شنوا برای حرف هایمان پیدا می کنیم تمام معیار هایمان می شود شخصیت و ظاهر همان کسی که هم صحبت حرف هایمان است
ما از عشق فقط یک نفر را می خواهیم تا موسیقی های عاشقانه ای که گوش می دهیم بدون مخاطب نمانند
ما نسل عشق های استیکری هستیم
نه سکه هایمان را در باجه های زرد تلفن عمومی خرج کرده ایم
نه انگشتانمان را با دکمه های کوچک تلفن همراه برای گفت و گویی عاشقانه خسته کرده ایم
پست ها، استوری ها و استاتوس هایمان آینه تمام قدی است از احساسات ما
به خواننده ها و ترانه هایشان وکالت داده ایم تا حرف دلمان را به کسانی که دوستشان داریم بگویند
ما در پی گنج هایی هستیم که نابرده رنج میسر می شوند
در نسل ما هیچ شیرینی به خاطر فرهاد قید ثروت خسرو را نمی زند
و هیچ کوهی دلواپس تیشه های فرهاد نیست
ما نسلی هستیم که هر شکست عشقی برایمان مقدمه پیروزی است
آنقدر نیمه گمشده داریم که اگر یکی را از دست دادیم خیالمان از بابت تنها نماندن راحت باشد
ما نسل عاشقان متظاهریم
با خنده های تصنعی تظاهر می کنیم حالمان در کنار یکدیگر خوب است
اما فقط صمیمی ترین رفیقمان خبر دارد در پس آن خنده ها چه در دلمان می گذرد
ما کلاه برداران مکاری هستیم که ساده کلاه سرمان می رود
دختران مظلومِ نسل ما سهم پسران تنوع طلبی می شوند که تعریفی از غرور مردانه ندارند و برای واژه عشق هیچ انحصاری قائل نیستند
پسران با غیرت هم دل به دختران عشوه گری می بندند که باز کردن سر صحبت و دلبری کردن را به خوبی بلدند
ما نسلی هستیم که گرفتار مخوف ترین راهزنان تاریخ شده ایم؛ یعنی همان راهزنان دل
کسانی که ناگهان وسط زندگی کردنمان پیدایشان می شود، مزه عشق را با آن ها تجربه می کنیم
و درست در روز هایی که محتاج بودنشان هستیم ما را تنها رها می کنند تا برای همیشه در خلصه نبودشان بسوزیم
ما عهد شکن ترین نسل تاریخیم
حلقه ازدواج در نسل ما یک زینتی عادیست و هیچ وجه تمایزی نسبت به سایر جواهرات ندارد؛ نه مصونیت می آورد نه تعهد
عقد نامه ها صرفا کاغذ بازی های اداری هستند که سال هاست ثبتشان با سندشان برابر نیست
در خانه های نسل ما جفت هایی هستند که هرگز با یکدیگر زوج نیستند
ما نسل محکوم به انقراضیم
چون
ما نسل مزخرفی هستیم (:
دکمه
اوهوم آهنگ گوش میدادم
خخخخ شعر بود
آهنگ بود