یافتن پست: #دوزخ

aliaga
aliaga
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت
به رقص درآیی
قصه عشق، انسان بودن ماست
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن
”فهمیدن” کار هر آدمی نیست…

aliaga
aliaga
آنقدر سوخته‌ام ...آتش دوزخ سرد است
آنچه از راست و چپ فرق ندارد : درد است

ما به قولی که ندادیم عمل هم کردیم
مرد ماندیم... ولی جامعه بد نامرد است

شنبه هستی بغلم...روزِ دگر ، جای ِ دگر
طرح ما عاشقی و طرح تو زوج و فرد است

دلم آتشکده‌ای بود که خاموش نشد
ما همان آتش سرخیم که رویش زرد است

از خرابی نهراسد دلِ کارتن خوابم
که نترس است هر آنکس که خیابانگرد است

در بدن درد نبوده‌ست ... پزشکی می‌گفت:
هر چه گیرنده‌ی درد است، عشق آورده‌ است



شوتن هکیبا
شوتن هکیبا
هنوز مشخص نشده که سوختن ستمگر در دوزخ آن دنیا، چه سودی برای مردم ستمدیده‌ی این دنیا دارد.

- منسوب به نیچه

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
هر کس بعد از نماز این دعا را بخواند
🍃خداوند مرگ را بر او مبارڪ می ڪند
قبل از مردن او را اصلاح می نماید
و در وقت مردن به او رحم ڪند
و جان دادن را به او آسان ڪند. 🍃

اَللّهُمَّ مالِکَ المَوتِ طَیِّبنا لِلمَوتِ
وَ اَصلِحنا قَبلَ المَوتِ وَ ارحَمنا عِندَ المَوتِ
وَ هَوِّن عَلَینا سَکَراتِ المَوتِ وَ لاتُعَذِّبنا بَعدَ المَوتِ
وَ اَعرِضنا اِلی مَلَکِ المَوتِ یا فاطِرَ السَّمواتِ وَ الأرضِ
اَنتَ وَلیُّنا فِی الدُّنیا وَ الاخِرَةِ وَ تَوَفَّنا مُسلِماً وَ اَلحِقنابِالصّالِحین
اللهم صل علی محمد و آل محمد


امـام صـادق (علیه السلام) مـی فرمـاینـد:

هـر ڪس بـعد از نـماز واجـب
تسبیــ📿ـحات‌ حضـرتِ‌ زهـرا‌(سلـام‌ الله‌ علیهـا) را بـجـا آورد؛ از اینڪہ پای راسـت را از روی پـای چـپ بـردارد جمـیع گناهــ🔥ــانش آمـرزیدہ شـود.

📚ڪـافـی ج 3 ص 343

»»»»»»»»»»»»»

۳۴مرتبـه ‌اکـبـر
۳۳مرتبـه
۳۳مرتبـه ‌الله

«»»»»»»»»»»»»



🖤🕊


آیت‌الکرسی‌هم‌بعدنمازفراموشتون‌نشہ
التماس‌دعا

رها
رها
داد درویشی از ره تمهید
سر قلیان خویش را به مرید
گفت از دوزخ ای نکو کردار
قدری آتش بروی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت در دوزخ آنچه گردیدم
درکات جحیم را دیدم
آتش هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود
هیچکس آتشی نمی‌افروخت
ز آتش خویش هر کسی می‌سوخت..

"صغیر اصفهانی" اولین باره اسم شاعرشو می‌شنوم.. چند سال پیش این شعر رو توی یکی از آلبومهای پرواز همای گوش دادم و چقد برام دلنشین بود :x

رها
رها
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردش‌های گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون
شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را
کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون
چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون
چه دانم‌های بسیار است لیکن من نمی‌دانم
که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون..

❤️وقتی مولانا خودشو سودا زده میخونه و از عشقش ب شمس میگه....، بنظر یه حالت عرفانی و از خود بی خودی هستش ک ب سودا زدگی نسبتش میده.. ❤️

حضرت@دوست
حضرت@دوست


آن کس که باران را دوست دارد
و خانه‌اش را دوست دارد
و با نگاهی آرام به زندگی می‌نگرد
با او به میان توفان خواهم رفت

آن کس که مرا در کنار آتش درون‌اش گرم کند
و نه بهشت و نه دوزخ او را به شگفت نیاورد
و با نگاهی آرام به زندگی بنگرد
با او به میان توفان خواهم رفت

حضرت@دوست
حضرت@دوست

دوزخی تابنده شد بهر عذاب محتشم

دوش کان کافر دلش تاراج ایمان کرد و رفت

سارا
سارا
مُلا را گفتند:

اگر کسى درحالت مستی بمیرد و
در دوزخ مست بماند و در روز محشر
مست حاضر شود و در پرسش اعمالش
مست باشد چه میشود؟

اشک از چشمان مُلا جارى شد و گفت:
به خدای احد و واحد،
آن عرق حرف ندارد
از کجا خریدید؟😂😂😂😂😂

شامی
شامی
همیشه که نباید دنبال آدم خوبه گشت .
یه موقع هایی بیاین آدم خوبه ی قصه یکی دیگه باشین که میاد و پیداتون میکنه.


صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو