یافتن پست: #درون
·
ممنون
حضرت@دوست
مست.عشق
روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلم تاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت
روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلم تاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت
حضرت@دوست
#ای-دل
دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد این دل
دل قصه ی کوتاه و کامل چه بلاها سرم آورد این دل
دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد
این دو حرفه ساده ی دل
من من دارم ویرونه میشم از درون خسته ام از این زمینو از زمون
خسته از این همه آدمهای شوم
دل واژه‌ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد
این دو حرفه ساده ی دل
دل این اسیره دور باطل چه بلاها سرم آورد
بی ثمر بدونه حاصل
دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد این دل
دل قصه ی کوتاه و کامل چه بلاها سرم آورد این دل
دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد
این دو حرفه ساده ی دل
من من دارم ویرونه میشم از درون خسته ام از این زمینو از زمون
خسته از این همه آدمهای شوم
دل واژه‌ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد
این دو حرفه ساده ی دل
دل این اسیره دور باطل چه بلاها سرم آورد
بی ثمر بدونه حاصل
حضرت@دوست
دل وحشی
خیانتگر خیانت کرد و ما دل در خدا بسته
سر و پای خصومت را به زنجیر وفا بسته
لگام این دل خیره به دست صبر وا داده
طناب این دل وحشی به میخ شکر وابسته
تو ای همراه، ازین منزل مکن تعجیل در رفتن
که این جا در کمند او اسیرانند پابسته
به جای خویش میبینم درونت گر ببخشاید
چو در شهر کسان بینی غریبی مبتلا بسته
خیانتگر خیانت کرد و ما دل در خدا بسته
سر و پای خصومت را به زنجیر وفا بسته
لگام این دل خیره به دست صبر وا داده
طناب این دل وحشی به میخ شکر وابسته
تو ای همراه، ازین منزل مکن تعجیل در رفتن
که این جا در کمند او اسیرانند پابسته
به جای خویش میبینم درونت گر ببخشاید
چو در شهر کسان بینی غریبی مبتلا بسته
حضرت@دوست
مرغ هوا
باز به رسم سرکشان راه جفا گرفته‌ای
تیغ ستم کشیده‌ای، ترک وفا گرفته‌ای
من طلب تو چون کنم؟ چون به تو در رسم؟ که تو
شیر ز دام جسته‌ای، مرغ هوا گرفته‌ای
نیست در اندرون من جای خیال دیگری
جای کسی کجا بود؟ چون همه جا گرفته‌ای
ما سر و مال در غمت باخته سال و ماه و تو
هم غم ما نخورده‌ای، هم کم ما گرفته‌ای
باز به رسم سرکشان راه جفا گرفته‌ای
تیغ ستم کشیده‌ای، ترک وفا گرفته‌ای
من طلب تو چون کنم؟ چون به تو در رسم؟ که تو
شیر ز دام جسته‌ای، مرغ هوا گرفته‌ای
نیست در اندرون من جای خیال دیگری
جای کسی کجا بود؟ چون همه جا گرفته‌ای
ما سر و مال در غمت باخته سال و ماه و تو
هم غم ما نخورده‌ای، هم کم ما گرفته‌ای
رها
-فندقی 
یه میوه ای برام بیار ک هسته داشته باشه 
_من:باشه عزیزم! بیا این ازگیل، دوس داری؟!
-فندق:نه خودت بخور هسته شو بده به من!!!
من
، بیا این هسته! میخای چیکار کنی؟
-فندق :برم کاردیدش کنم
(میخاد بکاره)
یه میوه ای برام بیار ک هسته داشته باشه _من:باشه عزیزم! بیا این ازگیل، دوس داری؟!
-فندق:نه خودت بخور هسته شو بده به من!!!
من
، بیا این هسته! میخای چیکار کنی؟-فندق :برم کاردیدش کنم
(میخاد بکاره)
pedram
ای که ننه ی داف داری🤣کلی خاطر خواه داری😍
۹ ماه حمالت بوده 🤣🤣داداش آیهان رو توش داره 😁 ی روزی عین امروز 😁 تورو داده ب ما🥳
بگیم جون😁
تولدت مبارک هستی جون😍😘😍
سالگرد پارگی الی بر خصوص ما مبارک🤣🤣🤣
@shami @Beh_Naz @goleyas @i3ahar_sanjab @shahin @elham @donyaa @Masoumehh @Barannnnnnnnnn @alone00 @Nimaqashqayi @Z110
ای که ننه ی داف داری🤣کلی خاطر خواه داری😍
۹ ماه حمالت بوده 🤣🤣داداش آیهان رو توش داره 😁 ی روزی عین امروز 😁 تورو داده ب ما🥳
بگیم جون😁
تولدت مبارک هستی جون😍😘😍
سالگرد پارگی الی بر خصوص ما مبارک🤣🤣🤣
@shami @Beh_Naz @goleyas @i3ahar_sanjab @shahin @elham @donyaa @Masoumehh @Barannnnnnnnnn @alone00 @Nimaqashqayi @Z110
محسن
استادی با شاگردش از باغى ميگذشت
چشمشان به يک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ...!
استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛
بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين!
💰مقدارى پول درون آن قرار بده
شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند.
کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد
و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد.
🌿با گريه فرياد زد : خدايا شکرت !
خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى .
ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت.
استاد به شاگردش گفت:
هميشه سعى کن براى خوشحالى ات ببخشى نه بستانی...
چشمشان به يک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ...!
استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛
بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين!
💰مقدارى پول درون آن قرار بده
شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند.
کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد
و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد.
🌿با گريه فرياد زد : خدايا شکرت !
خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى .
ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت.
استاد به شاگردش گفت:
هميشه سعى کن براى خوشحالى ات ببخشى نه بستانی...