یافتن پست: #درون

aliaga
aliaga
۱۲ چیز رو توی زندگیت فراموش نکن:

۱- گذشته رو نمیتونی تغییر بدی.
۲- نظرات دیگران؛ شما رو تعریف نمیکنه.
۳- نگرش زندگی هرکس متفاوته.
۴- با گذشت زمان همه چی بهتر میشه.
۵- افکار مثبت؛ چیزای مثبت رو میاره.
۶- باد آورده رو باد میبره.
۷- کنار بکشی، باختی.
۸- قضاوت دیگران؛ نشانه شخصیتشونه.
۹- درگیری زیاد فکر، افسردگی میاره.
۱۰- مهربون بودن؛ رایگانه.
۱۱- آرامش رو در درونت جستجو کن.
۱۲- خنده؛ واگیر داره.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

مسافری خسته كه از راهی دور می آمد، به درختی رسید و تصمیم گرفت كه در سایه آن قدری اسـتراحت كند غافل از این كه آن درخت جـادویی بود، درختی كه می توانست آن چه كه بر دلش می گذرد برآورده سازد...!
وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب می شد
اگـر تخت خواب نرمی در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد.
فـوراً تختی كه آرزویـش را كرده بود در كنـارش پدیـدار شـد!
مسافر با خود گفت: چقدر گرسـنه هستم. كاش غذای لذیذی داشتم...
ناگهان میزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـكار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید...
بعـد از سیر شدن، كمی سـرش گیج رفت و پلک هایش به خاطـر خستگی و غذایی كه خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاق های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فكـر می كرد با خودش گفت: قدری می خوابم. ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟
و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید...

aliaga
aliaga
مشاهدات نشان می‌دهد یک خرچنگ تنها زمانی می‌تواند از درون یک سطل خودش را بیرون بکشد که تنها باشد.

اما اگر خرچنگ‌های دیگری هم درون سطل وجود داشته باشند، آن‌ها سعی می‌کنند جلوی بالا رفتن خرچنگی که می‌خواهد فرار کند را بگیرند.

جامعه‌ی انسانی هم همینطور است
آدم‌ها بطور غریزی نسبت به موفقیت دیگران حسادت می‌کنند و گاها جلوی موفقیت آنها را میگیرند؛

این حرکت در روانشناسی نیز "اثر خرچنگ در سطل" نامیده می‌شود.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

در روزگاران قدیم مردی ثروتمند و غنی وجود داشت که با وجود بی نیازی اش از مال و منال دنیا همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود. با اینکه از همه ثروت های دنیا بهره مند بود هیچ گاه شاد و خوشحال دیده نمی شد.

او خدمتکار جوانی داشت که ایمان درونش موج می زد. و همیشه تنها کسی که به او امید به زندگی می داد همین خدمتکار جوان و مومن بود.

روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت: ارباب آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما این جهان را اداره می کرد؟ او پاسخ داد: بله همین گونه بوده که می گویی…

خدمتکار جوان دوباره پرسید: آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آنرا همچنان اداره می کند؟ ارباب ثروتمند پاسخ داد: بله همینطور خواهد بود…

خدمتکار با لبخندی زیبا بر روی لبانش گفت: پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی شما در این دنیا هستید او آنرا اداره کند؟

👌یا عماد من لا عماد له

شامی
شامی
دقت کردین تو خیابون ،تا یه بچه تو ماشینی می بینیم براش دست تکون میدیم یا شکلک درمیاریم :D
عشقم که کوچیکتر بود شبا با ماشین میرفتیم خیابون گردی اونم سرش از پنجره ی ماشین بیرون و لذت میبرد تا اینکه یه بار گفت :
چرا آدما من و میبینن مسخره بازی درمیارن؟:-S=))=))
احساسات فقط خودش بقیه اداشو درمیارن=))

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
≼اگه تنهايی خوشحال نيستی
كنار‌ يكی ديگه هم
خوشحال نخواهی بود
خوشحالی از درونت بايد باشه
نه وابسته به فردی دیگر!💗🧍🏻‍♀≽

طهورا
طهورا
این روزا ثانیه ای نیست که نخوام
نمیرم
کاش سر بیاد این عمر پر از پیری
خستم.....
شاید ته خط!

رها
رها
واقعا چجوری دست میزارید رو نقطه ضعف یکی و احساس غرور میکنید :-? من وقتی یکی از ضعف خودش میگه، میگم عهههه خودمم دقیقا همینم و تازه پیاز داغش هم چن برابر میکنم:))

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
شُدشُد، نشُدبیاباهم‌دمنوشِ‌
نعنافلفلی‌بخوریم !☕️🪴💛^ᴗ^

aliaga
aliaga
دراندرون منه خسته دل ندانم کیست که من خموشم واودرفغان ودر غوغاست

aliaga
aliaga
بچه ها دعام کنین لطفا

حضرت@دوست
حضرت@دوست
مست.عشق

روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید

مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید

مست مست از همه جا حال خرابش بدهید

بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ

جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید

روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلم تاک زنید

روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت



حضرت@دوست
حضرت@دوست


دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد این دل

دل قصه ی کوتاه و کامل چه بلاها سرم آورد این دل

دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد

این دو حرفه ساده ی دل

من من دارم ویرونه میشم از درون خسته ام از این زمینو از زمون

خسته از این همه آدمهای شوم

دل واژه‌ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد

این دو حرفه ساده ی دل

دل این اسیره دور باطل چه بلاها سرم آورد

بی ثمر بدونه حاصل

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دل وحشی

خیانتگر خیانت کرد و ما دل در خدا بسته
سر و پای خصومت را به زنجیر وفا بسته

لگام این دل خیره به دست صبر وا داده
طناب این دل وحشی به میخ شکر وابسته

تو ای همراه، ازین منزل مکن تعجیل در رفتن
که این جا در کمند او اسیرانند پابسته

به جای خویش میبینم درونت گر ببخشاید
چو در شهر کسان بینی غریبی مبتلا بسته

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو