یافتن پست: #خورشید

رها
رها
سلاااامممم

azar
azar
صبح آمده تا دست پر از روزی خورشید
بر قامت تاریکی شب نور بریزد
تا هر چه دل آشوبی و تشویشی
و خرابی هست از ساحت ازامشت دور بریز
صبح بخیر

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
🌱 ⌋
یه جمله‌ی بی نظیری توی یه کتاب نوشته بود که:
"هر چیزی وقت خودش رو میخواد؛
نه گل قبل از وقتش شکوفه میزنه؛
نه خورشید قبل از وقتش غروب میکنه؛
نه آسمون تاریک قبل از وقتش روشن میشه؛
نه درختا قبل از وقتشون سبز میشن!
منتظر بمون؛
منتظر بمون چیزی‌که قسمت توعه اتفاق میفته:)🧡🍊

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
برا بار دوم افتادم زمین بیاین دلداری بدین :ناز

aliaga
aliaga
پشت کاجستان، برف.

برف، یک دسته کلاغ.

جاده یعنی غربت.

باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب.

شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط.

من، و دلتنگ، و این شیشه خیس.

می نویسم، و فضا.

می نویسم، و دو دیوار، و چندین گنجشک.

یک نفر دلتنگ است.

یک نفر می بافد.

یک نفر می شمرد.

یک نفر می خواند.

زندگی یعنی: یک سار پرید.

از چه دلتنگ شدی؟

دلخوشی ها کم نیست: مثلا این خورشید،

کودک پس فردا،

کفتر آن هفته.

یک نفر دیشب مرد

و هنوز، نان گندم خوب است.

و هنوز، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند.

قطره ها در جریان،

برف بر دوش سکوت

و زمان روی ستون فقرات گل یاس

سهراب سپهری

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزی باد به آفتاب گفت:
من از تو قوی ترم.
آفتاب گفت: چگونه؟
باد گفت آن پیرمرد را میبینی
که کتی بر تن دارد؟ شرط میبندم
من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به
صورت گردبادی هولناک شروع به
وزیدن گرفت. هرچه باد شدید تر
میشد پیرمرد کت را محکم تر
به خود می پیچید...
سرانجام باد تسلیم شد.

آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت
بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که
پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی اش
را پاک کرد و کتش را از تن دراورد.
در آن هنگام آفتاب به باد گفت:
دوستی و محبت قوی تر از خشم و اجبار است.

در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ راه گشاتر است.

a313
a313
میتوان زیبا زیست…

نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،

نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب!

لحظه ها میگذرند

گرم باشیم پر از فکر و امید…

عشق باشیم و سراسر خورشید…{-41-}

پریا
پریا
هر کجا باشی،کسی غیر از خودت همراه نیست...

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
عاشق زندگیت باش
از همه چیز عکس بگیر
به دیگران بگو دوسشون داری..
با غریبه ها حرف بزن
کارایی که ازشون می ترسیدی رو انجام بده..
خیلی از ما می میریم و کسی یه کدوم از کارامون رو یادش نمیمونه
زندگیت رو بکن و اون رو تبدیل به بهترین داستان دنیا کن
حرومش نکن…

سارا
سارا
از روزنـهٔ چـشم تـو
خورشید هویداست

وز لطف نگـاه تـو
جهان خـرم و زیبـاست

صبـحی که تـو
در آینه‌اش نقش ببندی

چـون باغ بـهار اسـت
بهشت اسـت، فریباست.



خانوم اِچ
خانوم اِچ
دوستان یه سوال
کسی که طلسمت میکنه اگ فوت کنه طلسمش باطل میشه؟! اگ میدونید بگید لدفا

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو