یافتن پست: #حرفا

یاس
یاس
امام صادق (عليه السّلام) مي‌فرمايد: «ما في الأعمال شيء احبّ الي الله من الزراعة و ما بعث الله نبياً الا زارعاً الا ادريس فانه كان خيّاطاً»[5].

هيچ كاري نزد خداوند محبوب‌تر از زراعت نيست, تمام پيامبران خدا كشاورز بودند مگر ادريس كه خياط بود.


دیگه ببین اونی که چایی میکاره چه اجر و جایگاه نیکویی داره -خوبم-






تا اخرین قطره چایی را سر می کشد :رفتن

خانوم اِچ
خانوم اِچ
به بچه هاتون یاد بدید مراقب حرفاشون باشن
یاد بدید نیازی نیست همیشه درمورد همه اظهار نظر کنن
یاد بدید مسخره نکن
نگید بچس نمیفهمه
اونی که نمیفهمه خانواده ی اون بچن

رها
رها
امروز دوستم ک 25ساله باهاش دوستم +اون یکی دوستم ک 16ساله باهاش دوستم و سه تایی با هم دوست شدیم، اومدن خونه مون :اکلیلی کلیییییی خوشحال شدم از دیدنشون.... :اکلیلی این دو نفر کسایی بودن که هیییییچ وقت تو زندگیم تنهام نذاشتن و تو این سالها هیچ وقت نشد با همدیگه حتی یه روز هم قهر کنیم... حرفایی ک نمیتونم ب خونواده م بگم رو با این دوتا فرشته در میون میذارم و با همدیگه حلشون میکنیم... ❤️

Nariman
Nariman
اعتراض دارم...
چرا اینجا همه متاهلن؟؟؟
پ مجردا کوجااااان؟

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
وقتی فهمیدین که لایق بهترین هستید،
از دست دادن هیچ چیزی روی شما تأثیر نمیذاره

حلما
حلما
از لحاظ روحی دلم یه بچه گامبالو میخواد{-128-}

خانوم اِچ
خانوم اِچ
دوستان خانوما
وقتی برا اش رشته عدس میذارم بپزه باید نمک بزنم بش؟!
مامانم ج نمیده گوشیشو بلد نیسم

شامی
شامی
به قول مولانا:
«هر چیزی در خیال بگنجد واقع است»
پس تصورش کن...
[ اخ 🖤آهنگش🖤 اصلا یه چیزیه ]


fatme
fatme
راستی یادم رفت بهتون بگم
امروز بعد پنج ماه رفتم ازمون شهری دادم
بازم رد شدم😂😂سر یچیز الکی

aliaga
aliaga
خیل خب دیگه من حدودا ۱۲ سال از مجازی میرم...

اگه زنده موندم تو این مدت باز تشریفمو میارم و میبینمتون


خدافظ:بای :فیلن

?
?
باید دو طبقه خونه جارو کنم😒
چیکار کنم حسش بیاد

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
با همه ی وجودت دلتنگشی
شماره اش رو هم میگیری اما دکمه ی سبز رو فشار نمیدی
چون میدونی اون خیلی پیش از این حرفا فراموشت کرده

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
حرفایی که ریختم تو دلم :الهام

هیوا
هیوا
یک‌ روز به خودم اومدم دیدم حال خوبم وابسته شده به چند ورق قرص که از ترس، تمام روزهامو به شکل منظمی سراغشون میرم. زنگ زدم به دکترم گفتم دیگه قرص نمی خوام، من خوب شدم. گفت نمیتونی یکهو قطع اش کنی. گفتم می تونم. الان حس می کنم بهترم. گفت نمیتونی‌ يكدفعه دست از مصرف دارویی كه چند وقته كنترل بدن و اندام و افكارتو توی دستش گرفته برداری. بايد كمش كنی تا بتونی قطعش كنی. هيچ چيزی رو نميشه يکهو قطع كرد. پرسیدم اگه قطعش کنم چی میشه؟ گفت اون باهات رابطشو تموم کرد رفت با یکی دیگه... چی شد؟ رسیدی به همین قرص ها. نمیتونی یکی رو دوست داشته باشی بعد یکدفعه دوستش نداشته باشی. نمیشه یکی همش باشه و بعد یکهو نباشه. شاید اگر به مرور کمرنگ می شد حضورش، دیگه برات مهم نبود اما تو چون یکهو از کنارت رفت، زمین خوردی. در جوابش گفتم اون یکهو نرفت دکتر. از خیلی وقت قبل رفته بود. از چشماش، از حرفاش، از نگاهش معلوم بود. از خنده هاش که زود خشک می شد تو صورتش، از وقتی احساسش کمرنگ شد، از وقتی بهانه برای نبودن می آورد و هر روز سردتر میشد، معلوم بود... هربار بیشتر از قبل رفته بود. فقط من تو خواب خودم بودم و خبر نداشتم.

مهاجر
مهاجر
من همچنان امیدمو از دست ندادم که یه فرد جوراب خریدکنی رو پیدا کنم یا برام پیدا کنید🫠

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو