حیران
خدایا ببخش که یک عمر عاشقانههایم را خرجِ این و آن کردم؛ و به تو فقط یک مشت خَمیازه و کِسلی و بیحوصلگی تحویل دادم (:
سارا
کتابخانه ای در انگلستان بنا شد زیرا ساختمان قبلی قدیمی بود.
اما برای انتقال میلیون ها کتاب بودجه کافی در دسترس نبود.
تنها حلال مشکلات کارمند جوان کتابخانه بود.
او آگهی منتشر کرد:
همه میتوانند به رایگان کتابها را امانت بگیرند و برای بازگرداندن به نشانی جدید تحویل دهند.
برای موفقیت کافیست کمی متفاوت بیندیشید ...
پریا
بودنت را،
دیدنت را،
قانع ام؛
حتی کمی...
༊
شما نمی توانید کسی را که هرگز تسلیم نمی شود شکست دهید.
WeT
فکر بستنی تو فریزر نمیذاره بخوابم. آخه تنهاست و سردشه
😐😐😐😐
سید ایلیا
✍در کتاب کلیله و دمنه آمده است، دو موش پنیری پیدا کردند ، یکی گفت: من تقسیم می کنم، دیگری گفت، من تو را به عدالت قبول ندارم. آن موش گفت: حال که تو مرا قبول نداری من هم تو را قبول ندارم.
تصمیم گرفتند از گربه ای کمک بخواهند تا پنیر را تقسیم کند، نزد گربه رفتند، گربه پنیر را گرفت و دو نیم کرد و در ترازویی گذاشت. یک طرف سنگین تر بود از آن طرف خورد. طرف دیگر سنگین شد، از آن طرف خورد و... این قدر ادامه داد تا از پنیر دو تکه کوچک ماند. موش ها راضی شدند که دیگر تقسیم نکند. گربه خشمی گرفت و گفت: بعد این همه زحمت پس حق الزحمه من چی می شود؟!!!!
دو موش از ترس جان خود بدون این که از پنیر بزرگ مزه ای کرده باشند، دو دستی تحویل گربه داده برگشتند.
نتیجه اخلاقی این که، وقتی خود می توانیم مشکل خود را حل کنیم به دیگران که بالاتر هستند نسپاریم، چرا که دیگران نیز در این حل و فصل خیر خود را حساب خواهند کرد. اگر با همسر خود اختلافی داریم در داخل خانه حل کنیم چرا که هر چقدر مراجعه ما به افراد دیگر شود، احتمال حل شدن مشکل ما کمتر می شود
سید ایلیا
زندگی کوتاه است و پایان
آن نامعلوم پس
همواره سعی کنید بهترین همسر ،
بهترین رفیق و
حتی مهربانترین رئیس باشید
تا زمان وداع
دنیایی زیباتر را به فرزند خود تحویل دهید
کجاش وارونس یعنی میگی منافقه؟
اینکه من خوب انقلابی ام ولی فیلتر پس معلومه وارونه س 😶
خب منافق اینجوریه دیگه در ظاهر طرف یکیه درباطن طرف یکی دیگه
الان منو زدی یا خودت رو یا بقیه
خودمو