یافتن پست: #تجربه

رها
رها
گل سوم ک خوردیم تو اوج استرس میگم خدایا کمک کن گل بزنیم :دعا
فندق ک سرش تو گوشیه خیلی ریلکس میگه دیگه فایده نداره باید خدا خودش بیاد براشون بازی کنه تا ببرن :)) :)) :))

هادی
هادی
نبض تهی دست نگیرد طبیب
درد فقیر، ای پسرک، بی دواست
ما فقرا، از همه بیگانه‌ایم
مرد غنی، با همه کس آشناست

رها
رها






♡✓
♡✓
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی.
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد؛ و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد. 
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی...

" ویکتور هوگو "

fatme
fatme

یاد استاد ریاضیمون افتادم
به ریاضی اصن توجه نمیکردم
کلاسایی که حضوری نمیزد رو نمیرفتم
وقتایی که میرفتم کتاب میخوندم کاری به درس دادنش نداشتم
جزوه نمینوشتم
میخوابیدم
کلا پرت بودم سر کلاس این بشر فقط یبار رفتم پای تخته
یبار که سرم رو میز بود صدام زد بم گفت داشتم چی میگفتم؟
منم فقط نگاش کردم مقنعمم کج😂😂همه هم خندیدن
بم گفت میخوای سر کلاس من بخوابی اصن نیا همونجا خودمو افتاده فرض کردم
دوتا همکلاسیم ک اوکی ام باهاشون خوب بودن سر کلاسش هرکاری من نمیکردمو اینا میکردن
آخرش چی شد؟
من پاس شدم
اون دوتا افتادن😂😂خرخونمونم افتاد
بعد فیزیک ک خودمو... دادم براش افتادم😂😂

Tasnim
Tasnim
قرمه سبزی با لوبیا سفید دارم درست میکنم
چیکار کنم، لوبیا قرمز نداشتیم

?
?
باید دو طبقه خونه جارو کنم😒
چیکار کنم حسش بیاد

Nariman
Nariman
سلام و وقت بخییرررر
کم شانس تر از سرباز
مادر نزاییده
طفلی هر جا بره تنهاس
شب خوبی داشته باشین
و خوش بگذره

마흐디에
마흐디에
ببینین کی واسه پونصدمین بار سرما خورده{-71-}

دیگه واقعا خسته شدم از سرما خوردن :گریه

هیوا
هیوا
دلم می‌خواهد از من به نیکی یاد کنی. حالا که عزیزترین و تنها رفیقت نیستم، حالا که آدم‌های دیگری در مسیر جهان تو رفت و آمد دارند؛ کاش آنقدر از خودم در ذهنت خاطرات خوبی ساخته‌ باشم که هرکجا که حرف از من شد، یاد من که افتادی، ذهنت بی اختیار حوالیِ من بایستد و با تصور حضور من، احساس آرامش کنی، ناخودآگاه چشمانت را ببندی، به خاطرات خوبی که از من داری فکر کنی و لبخند بزنی... کاش از معاشرت و رفاقتی که با من داشتی، به عنوان تجربه‌ای شیرین و لذت‌بخش یاد کنی. کاش با لبخند و اشتیاقی عمیق در ذهن و خاطرت تداعی شوم و کسی باشم که با فکر کردن به او، انگیزه‌ و دلایل بیشتری برای زیستن داری... من نمی‌خواهم همیشه به من فکر کنی، اما می‌خواهم همان کسی باشم که در قشر سبز و ماندگار ذهنت جای گرفته و یادش که می‌افتی، با تصور حرف‌ها و نگاه‌ها و لبخندهای او آرام می‌گیری...

مهاجر
مهاجر
کاش یکی بود برامنم‌جوراب میخرید امان از تجرد امان از سینگلی امان از تنهایی{-118-}

خانوم میم
خانوم میم
آدم ی وقتایی از دلتنگی
استخوناشم درد میگیره...

کاش هیشکیو نداشته باشید که این شکلی دلتنگش بشید⁦☹️⁩⁦☹️⁩⁦☹️⁩⁦☹️⁩

aliaga
aliaga
مـردی نـزد عالمی از پــدرش شڪایت ڪرد.

گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد.
پیــر شده است و از من میخواهد یڪ روز در مزرعه گندم بڪارم روز دیگر میگوید پنبه بڪار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟
مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته ڪرده است...
بگو چه ڪنم؟

عالم گفت: با او بساز.
گفت: نمی‌توانم.!

عالم پـرسید: آیا فرزنـد ڪوچڪی در خانه داری؟
گفت: بلی.

گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب ڪند آیا او را می‌زنی؟
گفت: نه، چون اقتضای سن اوست.

آیا او را نصیحت میڪنی؟
گفت: نه چون مغزش نمی‌رود و ...

گفت؛ میدانـــی چرا با فــرزندت چنین برخورد میڪنی؟!

گفت: نه.
گفت: چون تو دوران ڪودکی را طی ڪرده‌ای و میدانی ڪودڪی چیست، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نڪرده‌ای، هرگز نمیتوانی اقتضای یڪ پیر را بفهمی!!

"در پـیـری انـســان زود رنــج میشــود، گوشه‌گیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میڪند و ...

"پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا ڪن اقتضای سن پیری جز این نیست."

قدردان زحمات پدر و مادرامون باشیم.

donya
donya 👩‍👧‍👦
ما معمولیا این که پول پول میاره رو تجربه نکردیم😍😐








عوضش...

خواب خواب میاره رو خیلی تجربه کردیم😂

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎥گلچین خوابیدن عجیب غریب بچه ها😊

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو