یافتن پست: #بیم

یاس
یاس
۸۰ ویزیت دادم
دارو ها نوشتم رو برگه متشی برد دکتر نسخه ش کنه
حالا هی بگید پزشک سهمیه ای بده
من راصی :ناز
دکتر راصی {-71-}
داروخانه راصی تر:دی

Negin
Negin
ازاخرین باری ک نمیدونستی اخرین باره بنویس...(:
.
.
.
خودم بگم..
اخرین باری ک داشتم غرمیزدم سرش بخاطر فشار امتحانا..اخرین شب بخیری ک فردایی وجود نداشت..اخرین صحبتامون...
جات بهشت💔

نعیم
نعیم
بریم بخوابیم یا زوده؟
{-30-}

زاهِر..
زاهِر..
تو شهر شمام انقلاب شده ؟{-75-}
قمو که گرفتن{-75-} ما داریم فرار میکنیم سمت مرز که بریم لبنان{-82-} اونجا برامون اقامت درست کرده حاجی زاده{-75-}

WeT
WeT
یکی از دوستام دامپزشکه بعد گیاهخوار شده ، گفتم چطور شد گیاهخوار شدی ؟ میگه من نمیتونم بیمارای خودمو بخورم😐😐😐😐😐

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت خانه اش آتش گرفت و سوخت. رفت و خانه دیگری با قرض و زحمت خرید. بعد از مدتی سیلی در شهر برخاست و تمام سیلاب شهر به خانه او ریخت و خانه‌اش فرو ریخت.

شیخ را ترس برداشت و سراغ عارف شهر رفت و راز این همه بدبیاری و مصیبت را‌ سوال کرد.

ابو سعید ابوالخیر گفت: خودت می‌دانی که اگر این همه مصیبت را آزمایش الهی بدانیم، از توان تو خارج است و در ثانی آزمایش مخصوص بندگان نیک اوست.

شیخ گفت: تمام این بلاها به خاطر یک لحظه آرزوی بدی است که از دلت گذشت و خوشحالی ثانیه‌ای که بر تو وارد شده است.

شیخ گفت: روزی خانه مادرت بودی، از دلت گذشت که، خدایا مادرم پیر شده است و عمر خود را کرده است، کاش می‌مرد و من مال پدرم را زودتر تصاحب می‌کردم.

زمانی هم که مادرت از دنیا رفت، برای لحظه‌ای شاد شدی که می‌توانستی، خانه پدری‌ات را بفروشی و خانه بزرگتری بخری. تمام این بلاها به خاطر این افکار توست.

مرد گریست و سر در سجده گذاشت و گفت: خدایا من فقط فکر عاق شدن کردم، با من چنین کردی اگر عاق می‌شدم چه می‌کردی؟؟!! سر بر سجده گذاشت و توبه کرد.

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
پسره ده سالشه پست گذاشته
مرا بخاطر خودم بخواهید😐









اون وقت من تا پونزده سالگی فکر میکردم
جنس مخالف کسیه که همیشه باهامون مخالفت میکنه:خخخ

نعیم
نعیم
بخوابیم یا چی؟؟؟
02:10

حضرت@دوست
حضرت@دوست
للأسف لقد مرضت مرة أخرى. هذا غريب جدًا لأنني مرضت مرتين في فترة زمنية قصيرة جدًا.


نعیم
نعیم
زندگی یه پرتقاله

پوستش رو بکن

{-27-}

یاس
یاس
از میزان چشم درد سر پا هم نمیشه باشم
الان اینقد چیزای عجیب عریب تو بیمارستان
فکر کنم شفا گرفتم
خودم یادم رفت
:-s

اِلِکترون‍..!
اِلِکترون‍..!
سلام
راجب گوشت اضافه بعد عمل بینی اطلاعاتی دارید؟🥲

سید ایلیا
سید ایلیا
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از تالارهای عروسی به خود دیده اند
و دیوار بیمارستانها بیشتر از عبادتگاه دعا شنیده اند! این عادت ما انسان هاست که همیشه همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که در حال از دست رفتن است ...

رها
رها
گر شش جهتت بسته شود باک مدار.... /

کز قعر نهادت سوی جانان راهست... 🌱
❤️

یاس
یاس
🤦🏻‍♀️😶
یعنی خودمم ریختم دود شدم :تعجب

صفحات: 19 20 21 22 23

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو