یافتن پست: #برگرد

یاس
یاس
امشب دنیا هلوکاست به چشم دید


عجب صبری خدا دارد :گگگ. :گگگ

یاس
یاس
حالا من هی هیچی نمی گم
دخترمون چرا نی :(
فاطیییی :دمپایی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دل‌ دل‌ نکن عشقم دستمو ول نکن عشقم
بی تو میمیرم امشب میشه برگردی

من نگفتم که به این زودیا برگرد تو چرا زود برنگشتی
چرا هی دروغ میگی پیدام نکردی تو که دنبالم نگشتی
شب آخر لب دریا قسمت دادم که هرجا
دوتا عاشق دیدی با هم باشه یادت من چه تنهام
دل‌ دل‌ نکن عشقم دستمو ول نکن عشقم
بی تو میمیرم امشب میشه برگردی
غم عشق تو کم نیست نیستی و دل تو دلم نیست
آخه دست خودم نیست میشه برگردی


donya
donya 👩‍👧‍👦
دوست جونیا حرف از فلفل شد ترشی فلفل سبز تند رو چجوری درست میکنن؟خودم تا حالا درست نکردم دفعه اولمه از هر کی هم پرسیدم یا تو نت سرچ کردم یه روش متفاوت آورد



Abolfazl
Abolfazl
به نام خداوند جان آفرین
.
.
که اونم اشک میریزه وقتی تو ناراحتی
.
. گوش کن،به صدای موسیقی طبیعت
.
.
البته نه پارک قائمه تو شهرک ولیعصر
.
.
اونا طبیعتو به گند کشیدن
.
.
نمیتونی بری اونجا کنی خستگی در
.
.
اونجا از من ساخت یه شخص بی رگ
.
.
جوری که نمیشه واسه خداوند بندگی کرد
.
.
اشکای خدارو با چترم پس میزنم
.
.
فکر میکنم واسه رفیق از اون مشتی ترم
.
.
همه رابطه های تو خالی رو اونجا میبینی
.
.
دستایی که چفت بودن یخ میزنن
.
.
گاهی وقتا جبرئیلو میبینم از دور
.
.
میگه به اذن خدا ابلیسو باس درارم از توت
.
.
هر کی پشتم بود تیزی رو ساخت برا قتل
.
.
الانم میخوام از تو شیکمم کارد درارم
.
.
واسه من مهم نیس که واسه رفتن پاس ندارم
.
.
واسه من مهمه که رفتمو بم شانس ندادن که برگردم
.
.
چشامو تر کردم
.
..
با اونی که جلوی آیینه س قهر کردم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
حتى دقيقة واحدة من الحديث معك هي نعمة أبدية بالنسبة لي.
حقا، كما تعلمون
هناك سببان وراء نهوضي من السرير كل يوم: المنبه الخاص بي، وأنت. أنا أحب واحد فقط من هذه الأسباب



شامی
شامی
مثل عکس رخ مهتاب ک در آب افتاد
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست ...

❤اخه زندگی یعنی
❤دیوونگی یعنی
❤اونی که عاشق
❤اونی که عشقم

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)

جز کوکو سیب زمینی ، ایده ی دیگه دارید ؟! :اشپزی

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
خسته و پرشانم در غم تو گریانم
از همه گریزانم تا نهد زتن جانم
تو که گفتی به پیش من بمان
چرا چنین نهان مرا به حال خود رها کردی
چرا ندیده ای که از دلت فراغ رود به آسمان
چه گویدم مرا فدا کردی
مگر که جان به لب رسدکه یادت از نطر رود
چرا تو بی خبر زما رفتی
چه میشود عیان شوی مرا عزیز جان شوی
بگو چرا بگو کجا رفتی
دیده بر رهت دارم در دل شب تارم
در غم تو بیمارم تا دوباره برگردی
به هر کلام رفته ای به یک بهانه رفته ای
دلم نشانه رفته ای بجویتم زبی نشان ها
دوباره به پیش من بیا
ببین که میشودبه پا نوای شور و نغمه ها
به کوه و دشت و آسمان ها
ببین که دل شکسته ام به گوشه ای نشسته ام
به جز تو دل نبسته ام دمی بمان به پیش من عزیز جانم
زدیده خون شود روان به یادت ای امید جان
زچشم من نشو نهان که در فراغ روی تو رسد خزانم
دیده بر رهت دارم در دل شب تارم
در غم تو بیمارم تا دوباره برگردی



Shahan
Shahan
نظرتون درمورد خودکشی چیه؟

پریا
پریا
سلام به دوستای عزیزم{-41-}
اینجا چرا اینجوری شده؟چرا هیچکس نیست؟{-36-}

نعیم
نعیم
اگه صد میلیون تومان بلا عوض گیرتون بیاد باهاش چه میکنید؟
{-30-}{-30-}{-30-}

سید
سید
برگردم ساینا فحشتون بدم
یا برم دیگه نیام و دعاتون کنم؟

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو نوشته شده بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگار خلاقی از کنار او می‌گذشت، نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آن‌روز، روزنامه‌نگار به آن محل برگشت، و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدم‌های او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته، بگوید که بر روی آن چه نوشته است؟روزنامه‌نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده می‌شد: امروز بهار است، ولی من نمی‌توانم آنرا ببینم.

سید ایلیا
سید ایلیا
من معتقدم که
ناراحت کردن یه آدم
مثل پرت کردن یه تیر به آسمونه
که نمیدونی کجای زندگیت
قراره برگرده پایین و یقه خودتو بگیره...

صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو