یافتن پست: #بارانی

سکوت شب
سکوت شب
هر انسانی آسمان خودش را دارد ...
آسمان بعضی ها آفتابی است"آفتابی گرم و لذت بخش...
بعضی دیگر آسمانی آبی دارند"آنقدر پاک که در رنگ آبی اش غرق میشوی...
آسمان بعضی ها نیز ابری است"ابرهایی کههرکدام به شکلی در می آیند با هر حرکتشان تو را نیز با خود میبرند...
بعضی ها نیز آسمانی بارانی دارند"بارانی دلچسب که نمی شود از آن دل کند...
آسمان بعضی ها پر از ستاره است"ستاره هایی که با هر چشمک به عمق قلب انسان نفوذ میکنند و او را از خود بیخود میکنن...

اما آسمان من با همه فرق دارد
آسمان من نه آبی است نه در آن خورشیدی گرمی است و نه ابری نه باران میبارد و نه ستاره ای که با چشمک هایش مرا غافل کند.
آسمان من تاریک است و سرد...
اما در قلب این آسمان ماهی درخشان وجود دارد" ماهی که با درخشش مرا خیره خود میکند جوری که تاریکی و سردی شب را فراموش میکنم .
درآ سمان من هیچ چیز و هیچ کس جایی ندارد.
فقط من هستم و ماهم !!!


LOEY♡
LOEY♡
یک دقیقه سکوت:
به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند…
به خاطر امید هایی که به نا امیدی مبدل شدند….
به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم….
به خاطر قلب هایی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد
به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند…
یک دقیقه سکوت:
به احترام کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند….
به خاطر صداقت که این روزها فراموش شده است….
به خاطر محبت که بیشتر از همه مورد خیانت قرار گرفت…
یک دقیقه سکوت:
به خاطر حرف های نگفته…
برای احساسی که همواره نادیده گرفته میشود….!

سکوت شب
سکوت شب
کامنت اول {-47-}

سکوت شب
سکوت شب
زائری بارانی ام، آقا به دادم میرسی ؟

بی پناهم، خسته ام، تنها، به دادم میرسی ؟

گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی ؟

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
ترجیح می‌دهم
هوای رابطه‌ام با بعضی آدم‌ها
همیشه ابری و بارانی بماند
آفتاب که میزند؛
سردرگم می‌شوم از رنگین کمانِ این آدم ها
وقتی نمی دانم خودم را با کدام رنگشان هماهنگ کنم (:

سکوت شب
سکوت شب
کامنت اول


سکوت شب
سکوت شب
یک دقیقه سکوت
بخاطر تمام آرزوهایی کـه در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند
بخاطر امید هایي کـه بـه نا امیدی مبدل شدند
بخاطر شب هایي کـه با اندوه سپری کردیم
بخاطر قلب هایي کـه زیر پای کسانی کـه دوستشان داشتیم له شد
بخاطر چشمانی کـه همیشه بارانی ماندند
یک دقیقه سکوت
بـه احترام کسانی کـه شادی خودرا با ناراحت کردنمان بـه دست آوردند
بخاطر صداقت کـه اینروزها فراموش شده اسـت
بخاطر محبت کـه بیشتر از همه ی مورد خیانت قرار گرفت
یک دقیقه سکوت:
بخاطر حرف هاي نگفته
برای احساسی کـه همواره نادیده گرفته می‌شود

سکوت شب
سکوت شب
همیشه در ذهن خود
آسمان را اوج شکوه
کوههارا اوج قدرت
دریا را اوج آرامش
کویر را اوج صبر میپنداشتم
تا اینکه ...
با بارانی آسمان ابری شد
وبا لرزشی کوه شروع به لرزیدن کرد
وبا موجی دریا طوفانی شد
وبا بادی کویر بیطاقت ...
دریافتم هیچ کس و هیچ چیز آن طور که من فکر میکردم نیست ...
پس به هیچ کس نمیشود اعتماد کرد چون در وقتش همه عوض می شوند
دیر یا زود ...


wolf
wolf
خرداد از آن ماه هاییست که مظلوم است!
بهاریست مثل اردیبهشت
اما،عاشقانه هایش را ندارد!
بارانی هم ندارد که بوی یار دهد!
تا میگویند خرداد آمده است،
یاد نیمه اش می افتند!
یا امتحاناتی که از سر جبر به گردنشان افتاده!
بیچاره خرداد، بوی نویی فروردین را هم ندارد!!
حال غریبیست،
بین دو راهی تابستان و بهار!!
مثل من که بین داشتن و نداشتنت گیر کرده ام!!
!!

سکوت شب
سکوت شب
توکل چه کلمه زیبایی‌ست...
اجازه دادن به خداوند که خودش تصمیم بگیرد
تنها خداوند است که بهترین‌ها را برای بندگانش رقم می‌زند
فقط بخواهیم و آرزو کنیم، اما پیشاپیش شاد باشیم
ایمان داشته باشیم که رویاهایمان همچون بارانی در حال فروریختن هستند
چرا که خداوند نه به قدر رویاهای‌مان بلکه به اندازه ایمان و اطمینان ما انسان‌هاست، که می‌بخشد...

سکوت شب
سکوت شب
شب سردی ست و هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من
ماه پیشانی من دلبر بارانی من...

wolf
wolf
دلتنگی یک شب هایی را
هیچ خیابانی گردن نمی گیرد ..
تاریکی یک شب هایی را
هیچ مهتابی روشن نمی کند ..
گرد و غبار یک شب هایی را
هیچ بارانی شستشو نمی دهد
و تمام این شب ها را
نبودن تو
رقم می زند....






سکوت شب
سکوت شب
دل من …
کلبه بارانیست
و “تو” آن باران بی اجازه ای
که ناگهان در احساس من چکه میکنی

wolf
wolf
سلام!

حال همه ما خوب است

ملالی نیست جز گم شدن...

گاه به گاه خیالی دور

که مردم به آن شاد مانی

بی سبب می گویند

با این همه عمری اگر باقی بود

طوری از کنار زندگی میگذرم

که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد

و نه این دل ناماندگار بی درمان



تا یادم نرفته بنویسم حوالی

خواب های ما سال پر بارانی بود





من می دانم همیشه حیاط آنجا

پر از هوای تازهء باز نیامدن است

اما تو لااقل حتی ، هروهله ، گاهی ،

هر از گاهی ببین انعکاس تبسم رویا شبیه شمایل شقایق نیست

راستی خبرت بدهم خواب دیده ام

خانه ای خریده ام بی پرده ، بی پنجره ، بی در ، بی دیوار ..

تو کاش خبر داشتی از دل من . از دل عرفانی که نا خود آگاه می خندد بی آنکه بداند چرا گاه در حال خندیدن اشک در چشمانش حلقه میزند

اصلا حواست هست چند وقت است از هم دور شده ایم

شاید من از تو

شاید تو بی من

شاید من بی تو

راستی این چند وقت خواب های بوی تو را گرفته زیاد دیده ام

خواب باران .. خواب پاییز .. خواب تو

چشمانم خیس می شوند از غم نگفته هایم .

آه ... و تنها آه



محمدمهدی اسماعیلی

سکوت شب
سکوت شب
توکل چه کلمه زیباییست...

اجازه دادن به خداوند که خودش تصمیم بگیرد

تنها خداوند است که بهترینها را برای بندگانش رقم میزند

فقط بخواهیم و آرزو کنیم، اما پیشاپیش شاد باشیم

ایمان داشته باشیم که رویا هایمان همچون بارانی در حال فرو ریختن اند

چرا که خداوند نه به قدر رویاهایمان بلکه به اندازه ایمان و اطمینان ما انسانهاست، که میبخشد...

صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو