یافتن پست: #اربا

خانوم اِچ
خانوم اِچ
یکی از لحظات سخت زندگی خداحافظی صبحگاه با پتو تو فصل سرد ساله!

aliaga
aliaga
ی آهنگ پیشواز هست ک میگه لشگرارباب اومده دل بی تاب اومده...

کدشو هرکی برام پیدا کنه ی جایزه فوق نفیس دارم براش

برا همراه اول

یاس
یاس
اربا اربا :گگگ

?
?
بدن درد و کوفتگی بعد باشگاه چی درست میکنه یک ماهه بدنم عادت نکرده

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نخستین بیعت کننده با امام عصر (عج) کیست؟
کتاب درنگستان : هزار نكته باريكتر ز مو اينجاست

دانلود کتاب با ذکر صلوات بر محمد آل محمد
[لینک]
شرح عنوان کتاب در دید گاه

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)



📿
🤲🏻
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
ای بدم میاد ،خصوصی میدین
بعد پاک میکنین !!!

خب بزارین بخونم حداقل :رفتن

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
میگن دست پیش گرفته پس نی افته علی آقاست همه ش زیر آبی میره:خخخ

هادی
هادی




حضرت@دوست
حضرت@دوست
چرا بعضی از افراد مثل این کار تون رخ عوض میکنند .:نو
لماذا يغير بعض الناس وجوههم بهذه الطريقة؟


(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)



مستم، ملامتم نکن ای محتسب که من
چایی نبات روضه‌ی ارباب خورده‌ام

یاس
یاس
اصفهانیایک باغ دارند میگن چارباغ، ۲۰ستون دارند میگن چلستون، یک پل دارند میگن سی وسه پل، یک شهردارندمیگن نصفه جهان،
حالا باز به آبادانیا گیر الکی بدین! :رفتن

خانوم اِچ
خانوم اِچ
ارباب حلقه ها واقعنی جذابه
شبکه نمایش چند شبه نشون میده 🥲خانوادگی معتادش شدیم
توصیه میشه

پلاک313
پلاک313
وصیت نامه شهید غلامحسین ارباب رشید
"با مردم برخورد اسلامی داشته باشید، در راه اسلام و قرآن قدم بردارید و مواظب باشید که شیطان باعث دوری شما از خدا نگردد....



اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم...

یاس
یاس
اینو هیچ کی ازم نشنیده و هیچ جا نگفتم
چون اونموقع در قران باز کردیم
امد بود ای مریم از اینجا خارج شو و با احدی حرف نزن

ایام عرفه بود دانشجویی رفتیم کربلا
شانسی یه دختر معصومه نامی از خود تهران صندلیمون جفت هم شد و تمام راه رو رفیق شدیم
دختری چادری با اصالت و مومن
شب عرفه شد و ما تمام خطرات رو به جان خریده بودیم شب عرفه زیر قبه امام حسین باشیم
یکی از وقت هایی که زیارت امام حسین تاکید شده بود همین عرفه س
من کلا به خاطر کم خونی خستگی و خواب دارم ولی اون شب به شدت خوابم می اومد با دوستم گفتم من میرم اون پایین سرداب ابوالفضل چون کولر روشن بود و خلوت اونم گفت ولی من باید برم زیارت چون همه نیتمون برا این شب بوده
من که به خودم نمی تونستم غلبه کنم گفتم لایکلف الله تو برو
من رفتم سرداب
و پنج ده دقیقه گذشت معصومه برگشت گفتم چیشد
گفت اینقد خواب خواب کردی بیا منم نمی تونم برم زیارت شدیدا خوابم میاد
پاشو بریم خوابگاه
شوک بدی بود موندیم بریم یا بمونیم
گفتم ببین بزار قران باز کنم هرچی امد همون می کنیم
ایاتی که امده بود خلاصه اش این بود مریم از این مکان مقدس خارج شو و در مورد این ...

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو