وطن حبي، بلد روحي
وطن روحي وكبريائي وإيماني
سأضحي بحياتي من أجل وطني
أسقي تربتك بدمي
ما هي قيمة الحياة بالنسبة لك؟
سأصنع زهور التوليب في ترابك بالدم
ودعهم ينظرون نحو سمائك
كن صديقي لأن الله صديقك
السلام عليكم أيها الشهداء
عدوك يخاف من الميدان
أدعو الله من أجل دفء السوق الخاص
۱۰۶ - هر چه از آیات قرآن را نسخ کنیم یا حکم آن را از خاطرها بریم (و متروک سازیم) بهتر از آن یا مانند آن بیاوریم. آیا نمیدانی که خدا بر هر چیز قادر است؟
۱۰۷- آیا نمیدانی که پادشاهی آسمانها و زمین مختصّ خداوند است و شما را به جز خدا یار و یاوری نخواهد بود؟
۱۰۸ - آیا اراده آن دارید که شما نیز از پیغمبر خود در خواست کنید آنچه را که یهود در زمان گذشته از موسی خواستند؟ و هر که ایمان را مبدّل به کفر گرداند، بیشک راه راست را گم کرده است.
۱۰۹- بسیاری از اهل کتاب آرزو دارند که شما را از ایمان به کفر برگردانند به سبب رشک و حسدی که در نفس خود بر ایمان شما برند بعد از آنکه حق بر آنها آشکار گردید، پس (اگر ستمی از آنها به شما رسید) در گذرید (و مدارا کنید) تا هنگامی که فرمان خدا برسد، که البته خدا بر هر چیز قادر و تواناست.
۱۱۰- و نماز به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که هر چه از اطاعت حق و کار نیکو برای خود پیش میفرستید آن را در نزد خدا خواهید یافت، که محققا خداوند به هر کار شما بیناست.
۱۱۱ - و یهود گفتند: هرگز به بهشت نرود جز طایفه یهود، و نصاری گفتند: جز طایفه نصاری. این تنها آرزوی باطل آنهاست، بگو: بر این دعوی برهان آورید اگر راست میگویید.
۱۱۲- آری، هر که تسلیم حکم خدا گردید و نیکوکار گشت مسلّم اجرش نزد خدا خواهد بود و آنان را هیچ خوف و اندیشه و هیچ اندوهی نخواهد بود.
شکست بنیاسرائیل (قرآن)
در آیات قرآن به شکستهای بنیاسرائیل اشاره شده است.
فهرست مندرجات
۱ - شکست در قتل حضرت عیسی
۲ - زمینه شکست بنیاسرائیل
۳ - پیروزی بعد از شکست
۴ - شکست دوم بنیاسرائیل
۵ - امید بعد از شکست دوم
۶ - شکست از مؤمنان
۷ - پانویس
۸ - منبع
شکست مكر و نيرنگ كافران بنىاسرائيل، در به قتل رساندن عیسی علیهالسلام:
«فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ ... • وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ؛ [۱] [۲] هنگامى كه عيسى از آنان احساس كفر و مخالفت كرد ... و يهود و دشمنان مسيح، براى نابودى او و آيينش توطئه كردند؛ و خداوند براى حفظ او و آيينش، تدبير نمود؛ و خداوند، بهترين تدبيركنندگان است.»
فاعل «مکروا»، کفار بنی اسرائیل است که در آیه ۵۲ بدان اشاره شده است.
❗️تنها بازمانده يک كشتی شكسته توسط جريان آب به يک جزيره دورافتاده برده شد. با بی قراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقيانوس چشم میدوخت، تا شايد نشانی از كمک بيابد اما هيچ چيز به چشم نمیآمد.
سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچک بسازد تا خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد. روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود. اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟»
صبح روز بعد او با صدای يک كشتی كه به جزيره نزديک میشد از خواب برخاست. آن کشتی میآمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسيد:«چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم!»
🔸آسان میتوان دلسرد شد هنگامی كه بنظر میرسد كارها به خوبی پيش نمیروند، اما نبايد اميدمان را از دست دهيم، زيرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در ميان درد و رنج؛ دفعه آينده كه كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت باشد .
گویند فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت وگفت هندوانهای برای رضای خدا به من بده فقیرم و چیزی ندارم.
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد و هندوانهٔ خراب و بدرد نخوری را به فقیر داد. فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد و مقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده.
هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد، فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت: خداوندا بندگانت را ببین...
این هندوانه خراب را بخاطر تو داده است و این هندوانه خوب را بخاطر پول...
مگه امام علی -علیه السلام- به ازدواج ام کلثوم و عمر رضایت ندادن؟ این مگه نشوندهندهی صلح بین امام علی و عمر نیست؟ مگه نه این که این وصلت مهری برای نبود مشکل بین این دو شخصه؟ پس ما چرا آتیش بیارِ معرکه شدیم؟
از نظر علم رجال و علم درایه که قطعا شما نمیدونید چیه و زوده واسه اینکه بفهمید چیه این دو کتاب منبع احادیث معلق و نامعتبره!
خیلی از احادیث مذکور این کتاب به نظر جناب بخاری صحیح میومده، خیلی از احادیثش احادیثیه که رجال منقولش معتبر نبودند و قابل استناد نیستند!
خیلیهاش هم احادیثی بوده که زمان معاویه و عمر به دست علمای پولکیِ اون زمان به دروغ بیان شده و به پیامبر منتصب شده!
از نظر تشیع این کتاب اصلا کتاب معتبری نیست حتی خود اهل تسنن هم به این قضیه معترفن!
یکی از احادیث منقولش حدیث شق صدر هست که اگر سرچکنید هم میاره که علمای تشیع با چیزی به اسم #عقل این حدیث رو رد کردن😂🙄 آنقدر این حدیث خنده داره که آدم میمونه چطور اهل تسنن به این کتاب سندیت دادن و اون رو به عنوان تنها سندشون محکم و مقاوم قبول دارن؟😂
لطفا قبل از بیان سند کتاب رو سرچ کنید تو گوگل ببینید اصن قیافش چطوره😂😂
خب پس م باید بگم. که متاسفانه تو این دو کتاب فقط و فقط به نفع اهل شیعه صحبت شده
پس خودمونو باید رد کنیم🤣🤣
و این که احادیثی که استاد بنده گفتن احادیث معتبری بودند
که فقط در این دو کتاب نبودند بلکه در کتاب های شیعه هم موجودند مثل حسنین سید شباب اهل جنت هستند
در ضمن گوگل اگر معتبر بود شما عقیدت ای نبود🙏😍
بنده مثل شما نیستم که به حرفای استادم استناد کنم، مطمئن باش صحیح بخاری رو خوندم میدونمچه خبره توش!
میتونم چندین حدیث جعلی بگم که علمای اهل سنت با پولی که معاویه بهشون داده بود اونا جعل کردن و صحیح بخاری نقل کرده این یک
دوما خیلی از احادیث منقول صحیح بخاری کپی شده از اسناد تشیعه! این کاملا محرز و بارزه!
سوما عرض کردم دوست عزیز! توی این کتاب یک سری احادیث مثل شق صدر و خودکشی پیامبر و امثالهم اومده که از نظر عقلی خنده داره ولی گویا این سندی که آنقدر محکم بهش تکیه میکنی رو اصلا نخوندی و اصلا نمیدونی موضوعش چیه که من هرچی بهت میگم متوجه نمیشی
به علاوه اینکه بنده ترجیه میدم اگر با کسی بحث میکنم حرفاش سندیت داشته باشه و حداقل مثل خودم مطالعهی روزانش بیشتر از کتابای درسیش باشه!
حداقلش اینه که اگر اسمش رو میذاره دانشجوی مملکت سندش پستای اینستا و فلان استاد و فلان سایت نباشه!
وقتیم بحث میکنه کیفیت بحث رو بالا ببره نه اینکه بگه : یزید و دوستاش🤣🤣🤣 در شأن یک دانشجو نیست اینطور بحث کردن!
عقاب، وقتی می خواهد به ارتفاع بالاتری صعود کند، در لبه ی یک صخره، به انتظار یک اتفاق می نشیند.
می دانید اتفاق چیست؟
گردبادی ست که از روبه رو می آید.
عقاب، به محض اینکه آمدن گردباد را حس کرد، بال های خود را می گشاید و اجازه می دهد باد او را با خود بلند کند. به محض اینکه طوفان، قصد سرنگونی عقاب را کرد، این پرنده ی بلندپرواز، سر خود را به سوی آسمان بلند می کند و عمود بر طوفان می ایستد و مانند گلولهی توپی، به سمت بالا پرتاب می شود.
او آنقدر با کمک باد مخالف، اوج می گیرد تا به ارتفاع مورد نظر برسد و آنگاه با چرخش خود به سوی قلهی مورد نظر، در بالاترین نقطهی کوهستان، مأوا می گزیند.
او منتظر حادثه می ماند، حادثه ای که برای مرغ های زمینی، یک مصیبت و بلاست. او منتظر طوفان می نشیند تا از انرژی پنهان در گردباد، به نفع خود استفاده کند.
روزهایی هست که راه نجات، یاد گرفتن بلند پروازی از عقاب است.
خسته و پرشانم در غم تو گریانم
از همه گریزانم تا نهد زتن جانم
تو که گفتی به پیش من بمان
چرا چنین نهان مرا به حال خود رها کردی
چرا ندیده ای که از دلت فراغ رود به آسمان
چه گویدم مرا فدا کردی
مگر که جان به لب رسدکه یادت از نطر رود
چرا تو بی خبر زما رفتی
چه میشود عیان شوی مرا عزیز جان شوی
بگو چرا بگو کجا رفتی
دیده بر رهت دارم در دل شب تارم
در غم تو بیمارم تا دوباره برگردی
به هر کلام رفته ای به یک بهانه رفته ای
دلم نشانه رفته ای بجویتم زبی نشان ها
دوباره به پیش من بیا
ببین که میشودبه پا نوای شور و نغمه ها
به کوه و دشت و آسمان ها
ببین که دل شکسته ام به گوشه ای نشسته ام
به جز تو دل نبسته ام دمی بمان به پیش من عزیز جانم
زدیده خون شود روان به یادت ای امید جان
زچشم من نشو نهان که در فراغ روی تو رسد خزانم
دیده بر رهت دارم در دل شب تارم
در غم تو بیمارم تا دوباره برگردی
- و یهود گفتند: نصارا بر چیز [حقی] نیستند، و نصارا گفتند: یهود بر چیز [حقی] نیستند، با آن که همه آنها کتاب آسمانی را میخوانند همچنین نادانها نیز مانند سخن آنها گفتند [که مسلمین بر حق نیستند] پس خدا روز قیامت میان آنها در بارهی اختلافشان داوری خواهد کرد
114 - کیست ستمکارتر از آن که نگذارد نام خداوند در مساجد یاد شود و در ویرانی آن بکوشد آنان را نشاید که وارد این مکانها شوند جز با ترس و هراس برای آنها در این دنیا ننگ و خواری و در آخرت عذابی بزرگ است
115 - و مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هر سو رو کنید، همان جا وجه خداست همانا خداوند وسعت بخش داناست
116 - و گفتند: خدا فرزندی گرفته، [در حالی که] او منزّه است، بلکه هر چه در آسمانها و زمین است از آن اوست و همه فرمانبر اویند
117 - پدید آورندهی آسمانها و زمین است و چون چیزی را اراده کند همین که بگوید: باش، میشود
118 - و نادانها گفتند: چرا خدا با ما [بی واسطه] سخن نمیگوید یا معجزهای سوی ما نمیآید! گذشتگان آنها نیز چنین میگفتند، دلهایشان به هم میماند البته ما آیات را برای اهل یقین بیان کردهایم
119 - ما تو را به حق فرستادیم تا بشارت دهنده و ترساننده باشی و تو مسئول [گمراهی] دوزخیان نیستی