یافتن پست: #آخر

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
از مخاطبام پرسیدم.
چه رفتاری از تراپیستت دیدی که دیگه پیشش نرفتی؟!
نوشته بود
ورود مستقیم به تصمیماتم داشت، مدام می‌گفت این کارو بکن، اون کارو نکن
+تراپیست نباید جای تو تصمیم بگیره
من کاملا حس بدبخت بودن داشتم بعد یهو بهم گفت تو واقعا زندگی خوبی داری و داری عشق و حال می‌کنی
+تراپیست نباید دردهای شما رو بی‌ارزش بدونه
می‌گفت
همكار تراپيستم، تراپيست همسرم بود و از من حرف می‌كشيد و به همكارش می‌گفت، اونم به همسرم. يه بار همسرم يه چيزى از كودكيم گفت برگام ريخت گفت تراپيستم گفته. همونجا قطع همكارى كردم
+واقعیت اینه تا جای ممکن سعی کنید از تراپیست آشنا پرهیز کنید، این رفتار بسیار غیر‌حرفه‌ایه
مدام به ساعتش نگاه می‌کرد، می‌دونی همین خیلی حس نا‌امنی به مراجع میده
می‌خواست به بهونه درمان لمس و بغلم کنه
+تراپیست حق نداره به هیچ عنوان شما رو تاچ یا بغل کنه
همیشه نوبتم می‌ذاشت آخر نفر
اونم چرا، چون که فهمیده بود تا یه جاهایی هم مسیریم تا من برسونمش و تا اینجای قضیه مشکلی ندارم حقیقتا مشکل اصلی من از اونجا شروع می‌شد که تو مسیر می‌گفت مثلا صبر کن ببینم فلان میوه رو کیلو چند میده

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد
نم نمک "شاپرکی" خوشگل و زیبا بشوی...

گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود
تا مبدل به" شرابی" خوش و گیرا بشوی...

گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند
تا تو پرواز کنی،راهی صحرا بشوی...

گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی...

گاهی ازچاه قرارست به زندان بروی
آخرقصه هم
آغوش زلیخا بشوی...




مهاجر
مهاجر
هرکی بیداره
کامنت بذاره
قوقولی قوقووول

استامینوفن ۳۲۵
استامینوفن ۳۲۵
هر کی الان بهم پیام میده و روز دختر رو تبریک میگه دلم میخواد بترکونمش و بگم الااااااان دیگههه؟ الان تبریک میگیییی؟ دیگه الاااااان؟؟ :هعی

❤
هیچوقت داشتن هیچ چیزی انقدر قشنگ نبوده
هرچیزی که داشتم بعد ی مدت از چشمم افتاده و برام عادی شده
ولی داشتن تو ، به قدری قشنگه که دلم میخواد گریه کنم
روز به روز حسم بهت بیشتر میشه و قلبم ناتوان تر از قبل فقط بخاطر تو میتپه
می خوام تا ابد فقط کنار تو باشم..
می خوام وقتی از خواب بیدار میشم صورت مثل ماهت اولین چیزی باشه که میبینم
و شب وقتی میخوابم آخرین چیزی که میبینم چشمای قشنگ تو باشه
تا ابد مال منی و مال خودتم
دوست دارم خدای من..

❤
من اینطوریم که وقتی نادیده میگیرینم آخرین باریه که میبینمتون، یه هفته یه گوشه میخوابم و با خودم کلنجار میرم. بعد که از جام پامیشم دیگه هیچ خاطره ای از تو تویِ ذهنم ندارم و حتی نمیشناسمت .

هادی
هادی
نمکایی که باهاشون کند زده بودم به پفک هندیا رو نگه داشته بودم توشون سیب زمینی گذاشنم بپزه روشم در گذاشتم
حالا گند خورد به سیب زمینی ها نمک چسبید بهشون جدا نمیشد آخرش مجبور شدم سیب زمینی آبپز بذارم با اون سیب زمینی ها که شور شده ترکیب کنم کوفت کنم :/

حسام
حسام
می خوام یه چالش ناشناس یذارم.

بسم الله الحب
بسم الله الحب
خواص لیموترش

در کتاب بانک جامع اطلاعات داروی گیاهان.
در باره خواص لیمو ترش.اینگونه بیان شده
لیمو از میوه های با ارزش است و استفاده های گوناگون دارد.لیمو ترش به دلیل داشتن اسید سیتریک زیاد قوی و ویتامین C پاک کننده ی قوی به حساب می آید.بهتراست آب لیمو ترش را ابتدا رقیق کرده و بعد میل نموده.مصرف یک لیوان شربت آب لیمو قبل از صرف صبحانه هر دو روز یک بار کمک زیادی به شستشوی معده وروده کوچک می نماید.لیموی ترش دارای ویتامین های B،A و مقدار فراوانی ویتامین C است.آب لیمو ترش ضد اسید اوریک است، .خون را رقیق می سازد..دستگاه هاضمه و دفع ادرار را ضد عفونی می کند،... برای جوشهای پوستی،دمل،آکنه و بیماری های پوستی بسیار نافع است....روماتیسم و نقرس و سنگ کلیه را درمان می کند،..عطش تشنگی را فرو می نشاند
ادامه کامل مطلب در دیدگاه

حسام
حسام
عجب مراسمی ...سر مزار مراسم ختم و فاتحه..تو کانون براش ختم قرآن و فاتحه ..خونه خودشون ختم قرآن وفاتحه و آخر شب هم قرائت دعای کمیل و روضه
اعمال انسان ها را خود خدا فقط می دونه و بس ...ولی همین که باقیات صالحاتی از خودت بزاری که حواسشون به آخرتت باشه خیلی ارزش داره

رها
رها
[لینک]
همه تون‌نظر بزارید لطفا 🙏🌸❤️

محمّد
محمّد
یه سریال خیلی خوب معرفی کنید

Aseman
Aseman
دیروز تو جاده بودم ماشین پشتی چسبونده بود پشت ماشینم هی نور میداد کنار نمیرفتم خیلی پسره روش زیاد بود بعد ی مسافت طولانی ک کل انداخت باهام اومد از کنارم رد بشه بهم گفت حر....زاده و رفت وااااای واینستاد جوابشو بگیره هر چی هم دنبالش رفتم نشد آخرش پیچید تو فرعی 🤬🤬از دیروز دارم آتیش میگیرم ک چرا صبر نکرد جوابشو بگیره هر کی ام از دیروز فحش دادم تخلیه نشدم حال نداد بهم😂😩خالم دیشب میگه من چه گناهی کردم اون فحش داده جوابشو بار من میکنی😂😂😂

مهاجر
مهاجر
شب قبل خواب منطق الطیر خوندم
داشتم خواب میدیدم منو دو نفر دیگه توی مسیر لجنزار وداغون زیر بارون داریم دنبال سه گرم تریاک میگردیم
بعد کلی گشتن و دنگ و فنگ آخر سر متوجه شدیم سه گرم تریاک خود ما بودیم

마흐디에
마흐디에
یادمه اون موقع فیض بودم لینک ناشناس میذاشتم همه بیان ناشناس بهم پیام بدن.
یه نفرم یادمه پیام داده بود که دایی مهاجر و دوس داره که آخر نفهمیدیم کیه🤣

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو