یافتن پست: #2

reyhane
reyhane
ذات آدمهای دور وبرمون رو زمانی شناختم و فهمیدم ک دیگ منفعتی نداشتم ..
رفیق و دوست رو ت این روزا بود ک شناختم .. ✌️


دانلود ویدیو



شامی
شامی
تا حالا الوچه رو اینطوری خوردین؟با نعناع و سیر هم میشه:به اصلا یه وضعییییی .ما مازنی ها بهش میگیم هَلی کِتِنی:D


حضرت@دوست
حضرت@دوست
{-50-}سکوت نشونه آرامی نیست. نشونه فریاد هس



♡✓
♡✓
اردیبهشت زنی است
با دامن کوتاه و گل دار
که می رقصد و می رقصد
و بهار، نرگس و نسرین
شادباش بر سر راه آمدنش می ریزد...




g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
حالا اونای ک منو میشناسن بهتر می دونن من هیچ وقت جلو راه هیچ کسی رو نگرفتم ب اجبار کنم بخاطر خودم هر کسی می خواست بره رو بدرقه کردم حالا اگرچه مهم ترین آدم زندگیم هم باشه اگه می خواست بره راه رو براش باز می کنم تا بره هر کجا دلش می خواد و هر کجا دلش خوش باشه بره همونجا ولی ی چیزی رفتی دورهات زدی خب دیدی بهتر از پیش ما نبود دیگ سمت من برنگرد چون دیگ جای تو نیست ....

♡✓
♡✓
‏ کمی با من بنشین
تا در آن نقشه جغرافیایی عشق
تجدیدنظر کنیم
بنشین تا ببینیم
تا کجاها مرز چشمان توست
تا کجاها مرز غم‌های من
کمی با من بنشین
تا بر سر شیوه‌ای از عشق
به توافق برسیم!




♡✓
♡✓
‏ای شراب تلخ من!
ترک تو تسکینم نداد
بی تو بودن هم
شبیه با تو بودن
مشکل است ...!!!




♡✓
♡✓
قوی بمان
قصه ات هنوز تمام نشده..‌.


حسام
حسام
یه بار هم خواستیم کلاس بزاریم برا معلمای دور و برمون پیام تبریک بدیم از هولمون امروز تبریکاتو فرستادیم..ای خِدا..(با لحن بهتاش){-152-}

مآه
مآه
شیفته انسان هایی هستم
که بلدن چطور خودشون
حال دلشون رو خوب کنن
وب هیچ کس وهیچ چیز پناه نمیبرن ...❤



مآه
مآه


ماریا
ماریا
ای داد بیداد
ای داد بیداد

کار کردن توی دادگستری هم بدی های خودشو داره

مثلا اینکه یهو یکی از اقوام نزدیکتو میبینی که پرونده خانواده داره و درحال جداشدنه

نمیدونم چه واکنشی باید داشته باشم

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i


دوست دارم آهنگی که دوست داری و با تو
من بشینم گوش بکنم
دوست دارم کلی کار نکرده من با تو بکنم
زیر یه آسمون آبی قدم بزنیم ما دو تایی
دیگه به نمیگم هیچکی کجاییم
انگاری تلپاتی داری بام تو
تا بتو فکر میکنم یهو سبز میشی جلو رام تو
غصه شو هی میخورم اگه من نبینم چشاتو

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i


از هر راهی برمنمیرسم به تو
من که هر ثانیه میخواستم خوبتو
ساحل شدم برات دریا نشد دلت
قید یه شهرو من زدم به خاطرت
بیزارم از شب و شهر
از شب و اشک
از این همه عکس
بیزارم از خنده ها
از این شبا از آدما
خاموش
شهر دلم
بارونیم
بی حوصلم
کاش بودی
تو جایه من
می فهمیدی
چی میکشم
شبای تو چجوری سر میشه
من که با گریه هام بیدارم
چقد از این بیداری بیزارم
من انقدر فکر تو بودم
که خندهامو یادم نیست
میگفتی با منی اما
الان هیشکی کنارم نیست

حضرت@دوست
حضرت@دوست
سکوت زبان عشق است



صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو