?
قتی با کوچیک ترین حرکتت ناراحت میشم و ریکشن نشون، میدم وقتی میبینم کاری کردی که به ضررت شده و عصبی میشم و میرم رو اعصابت؛ فقط و فقط دلیلش اینه که برام مهمی وگرنه من همون آدمیم که از دید یه غریبه خنثی ترینه!به قول یه جمله انگلیسی معروف:
«آدما یا عادی ان یا خیلی خیلی خیلی عمیق!»
WeT
میترسم از اینکه زمان نگذارد ،،،
هلیا
💙💜💛💕💙💜💛♥♥
هنوز باغچه برامون گل نداده
کدوم پاییز زمستون خبر کرد ...
🌺🍀😭🌺🍀😭😢
WeT
الان کجایی !؟
این ِِ خواهشم ،،،
g.h.o.l.a.m.a.l.i
های بادنگون های گوش کن پی تنم
لامروت سرت واگردن منم
دک بزن ای خونه زلمت خراب
می کجا میخی بری پی ای شتاب
می نمی شناسی منم ای بی وفا
شاید از ما رفته یادت نا نها
هم منم که پی تو بیدم مث ککا
روز وشو از تو نویمیدم جدا
هم منم که ای نبیدت در حضور
تکه میرفت از گلیم دومن و زور
هر زمانی سفرمون ویمی دراز
صدر مجلس می نشندیمت و ناز
پشت پا ای میزن وت اغنیا
می گرفتیمت بغل ما بی ریا
ای نمیخواسن تنه بعضی پشیز
باز بیدی پیش ما خیلی عزیز
تا تو ارزون بیدی و کم مشتری
غصه از ما دیر بی مهنت بری
می چتو یک دفعه واویدی گرون
ری زمین بیدی و رفتی آسمون
می چه واوی کین چنین واویدیه
پی بزرگون هم نشین واویدیه
روغنی میخوام بدونم یا پنیر
یا برنج صادراتی ای فقیر
ای کلوکت از تنت واوو جدا
می بخوالت پسه ای یا لوبیا
ریت و الانت سیاه تر بو هنی
می تنم مرغی که پی ما دشمنی
او کسی که مرغ سه نومت نها
تعنه بی راسی نگیرش ری سیاه
الغرض ای قاتغ نون فقیر
ایقه سی طالو خوته بالا نگیر
تو غلامی جون مو شاهی نکن
هم سری پی مرغ و پی ماهی نکن
ای دراری پر بری تا ور فلک
ای بادنگون هم نشینی پی للک
راست گفت شاعر که ای روزی گدا
?
در من کوچهایست
که با تو در آن نگشتهام...
سفریست
که با تو
هنوز نرفتهام...
روزها و شبهاییست
که با تو به سر نکردهام
و عاشقانههاییست
که با تو
هنوز
نگفتهام...
در من حرفاییست که
هنوز نفس میکشند...
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیدهاند
در من
و در کعبهی من،
سجدهایست برای قامت تو...
در من پارهای از تو میتپد
و این جان نیمهجانم از او زنده است...
در من
و در رگهای من
خونی از احساس سبز تو جاریست
و شکوفه میزند همچون گلی سرخ
در من...
در من
تو و حس تو
هست هنوز و هنوز...
ولی متاسفانه اونا که خیلی خیلی عمیقن خخخیلی اذیتمون میکنن
توقع رو بیاریم پایین هما چی درست میشه