یافتن پست: #چشم

فیروزه
فیروزه
برایم مهم نیست که بدانم دیگران چه فکری می‌کنند، نمی‌خواهم به خودم از چشم دیگران نگاه کنم؛ چون مطمئنم بیشتر وقت‌ها چیزی را که می‌بینم مأیوس کننده خواهد بود.

aliaga
aliaga
رفته‌ای از برِ ما
‏چشم‌ به ‌راهیم، بیا...🌱

♥️
‌امام‌من..🕊

حضرت@دوست
حضرت@دوست
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت

أرسل نسمة مسائيه
تصل إلى روحك
كن كما رسمتك بخيالي
أكن لك أكثر مما رسمتني بخيالك
لا أعلم تفسيرا
حينما أكون معك تضيع كل تعابيري
وأنسى أبجديتي
فقط أبحر في خيالاتي
التي تأخذني حيث أنت
أشعر بك
حنينك


خانوم اِچ
خانوم اِچ
به یکی گفتم خردادیم فرار کرد...🚶🏻‍♀️

ali
ali
اولین بار که دیدمت. قرار بود برای هم فقط دوست باشیم اما، تو طرز نگاه چشمات و روح نارنجیت همگی برای دوست بودن زیادی قابل پرستش بودید. من نمیتونستم ببینم هر بار که صدام میکنی یا مخاطب حرف هات قرار میگیرم توی دل خودم بگم خوش به حال عشق اون اما حالا میخوام بدونی که با تمام وجود میخوام برای تو باشم چیزی بیشتر از دوست لطفا همیشه، بمون به همون نزديكی قبل.

ali
ali
بی لطفِ چشم‌های تو چشمی سیاه نیست
عیشی، طراوتی، طربی روبراه نیست
زیبا تویی، زلال تویی، نازنین تویی
حتی شراب با تو بنوشم گناه نیست

Aseman
Aseman
واااای هوای گرم خر است🥴😩😩😩خدایا مارو برگردون ب زمستونت🥴

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i


گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند
عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند
گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند
گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار
دیدمش رسوا مرا ، سطحِ جهانی میکند
بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری
دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند
با صدای خودم ....

ali
ali
.


محو چشمان ٺو و
  غرق در ؏ـاشق شدنم
             می ٺوانم مڪَر از
                ماه رخ اٺ دل بڪنم ؟

چایی تلخ مرا
     قند ڪند لبهایٺ
          آن ڪه دارد عطش
              بوسه ی داغ ٺو منم.....




ali
ali
.


ڪاش ممنوعه نبودي
       شوخِ شيرين دهنم
            ٺا به بيني ڪه در
             آغوش ٺو مستانه  منم.....

لب  نهم  برلبِ لعلٺ
              بچشم طعم لبٺ
            چون درافسون ڪمندٺ
                              همه ديوانه منم......

.رعطاری

ali
ali
.


بخوان از چشم من امشب،
چه حسی با ٺو من دارم
بزن باران و خیسم ڪن،
نه... انڪَار آسمان خواب اسٺ......

مرا دریاب و باور ڪن،
ٺو در این لحظه ی زیبا
بمان امشب ڪنار من،
ڪه امشب شام مهٺاب اسٺ....




ali
ali
.


من ٺحٺ ٺاثیر نڪَاهاٺم
وقٺیڪه مشغول ٺماشاٺم
مشڪله اما من بهٺ میڪَم
؏ـاشقٺم خیلی خاطرخواٺم.......

ی جور نڪَاهم می‌ڪنی انڪَار
ازعمق احساسم خبر داری
دوسٺ دارم این حالٺه چشماٺو
انڪَار ٺوام مشٺاق دیداری....




Aseman
Aseman

🖤🖤🖤

Aseman
Aseman

🖤🖤🖤

شامی
شامی
عاقا تو کولرمون فکر کنم پرنده رفته همش صدا میاد از توش:-S دریچشو خواستم باز کنم یه چیزایی دیدم ریخت رو زمین دیگه بازش نکردم.
نمیدونم از بیرون کجاش باز بوده که رفته توش.
به نظرتون باز کنم دریچشو؟؟:-S

صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو