یافتن پست: #چشم

خانوم میم
خانوم میم
من همانم که اگر مستم تویی در ساغر
من از آنی که تودر من ساختی ویران ترم...


مهاجر
مهاجر
اونجا که فریدون مشیری میگه:

نه کسی منتظر است,
نه کسی چشم به راه,
نه خیال گذر از کوچه‌ی ما دارد ماه!
بین عاشق شدن و مرگ مگر
فرقی هست...؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه...!
🫠

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بين كل هذه الزهور كنت الزهرة الوحيدة التي أخذ عطرها الجميل قلبي:(



خانوم میم
خانوم میم
امروز خانم میم کلاس خیاطی رفت!
اکنون علاوه بر گلدوزی ، قلاب بافی ، خوشنویسی فانتزی ، خیاطی هم بر هنر های وی افزوده شد
:خوشحال

مهاجر
مهاجر
صباح الخیر لاعیونک🫠

مهاجر
مهاجر
خنده‌ی خشکی به لب دارم ولی بارانی‌ام
ظاهری آرام دارد باطن طوفانی‌ام

مثل شمشیر از هراسم دست‌وپا گم می‌کنند
خود ولی در دست‌های دیگران زندانی‌ام

بس که دنبال تو گشتم شهره عالم شدم
سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانی‌ام

می‌زند لبخند بر چشمان اشک‌آلود شمع
هرکه باشد باخبر از گریه‌ی پنهانی‌ام

هیچ دانایی فریب چشم‌هایت را نخورد
عاقبت کاری به دستم می‌دهد نادانی‌ام



رها
رها
دوستان بدلیل بهم ریختگیم یه مدت نیستم .دوستتون دارم .در پناه حق ❤️🙏🌸

aliaga
aliaga
دوستان لطفا موقع رانندگی اگه خسته هستین نشینین پشت فرمان ویا اینکه با ی ماشین دیگه برید سفر


امروز صبح ی کامیون بخاطر خستگی و خواب آلودگی شدید چپ کرد و فورا هم آتیش گرف

بحاطر شدت آتیش هیشکی جرات نزدیک شدن نداشتن

داخل ماشینم ی خانم و آقا بودن ک نزدیک بود همونجا بسوزن

بهار نارنج
بهار نارنج
ی مشت خوشگل دور هم جمع شدیم ، ساینارو تشکیل دادیم {-137-}
رو آقایون نظری ندارم:خیخ

donya
donya 👩‍👧‍👦
هادی اگه برا کل سایت بلاک نمیذاری فقط برا پدرام بذار خیلی کمبودش حس میشه:))

@hadi
@elham
@Jonz_00

مهاجر
مهاجر
حالا این زورم میگرفت یارو هنوز موهای صورتش درنیومده با زنش اومده بود حرم عشق و حال میکرد
اون موقع من بااین همه کمالات و جمالات و تحصیلات و خدمت رفته و گرم و سرد روزگار چشیده
باید با رفیق ریشوی خودم برم حرم

یاس
یاس
وقتی که روحت رو سگ گاز گرفته
رو زمین میشینی
بدون هیچ حرف و کلامی
مثل بدن های صد پاره ای که در خاک ارمیده ان
جوانانی پر پر شده
و استخوان هایی بی پلاک
همه را می شناسند
اما گمنام مانده اند
منم
گم گشته ام
دیگر ادا اطوار رعایت پرستیژ
برایم بی مفهوم شده
گوشه ای می شینم
روز زمین خاکی که مال شماست
یا ابنا روح الله
و یا انصار الله
ادرکنی

마흐디에
마흐디에
با این تفاسیر
من اینجا از همه کوچیکترم؟🤔

مهاجر
مهاجر
با خنده کاشتی به دل خلق کاش ها
با عشوه ریختی نمکی بر خراش ها

هرجا که چشم های تو افتاد فتنه اش
آن بخش شهر پر  شده از اغتشاشها

گیسو به هم بریز و جهانی ز هم بپاش!
معشوقه بودن است و «بریز و بپاش» ها

ایزد که گفته بت نپرستید پس چرا؟
دنیا پر است این همه از خوش تراش ها؟!

از بس به ماه چشم تو پر میکشم شبی
آخر پلنگ می شوم از این تلاشها!

حسین زحمتکش

خانوم میم
خانوم میم
یعنی تو فیلما همه ی جای کشور به زبون قشنگشون حرف می زنن
ولی تو همه ی فیلما گیلکا به مسخره ترین حالت ممکن صحبت می کنن😐😐😐
دلم به حال این زبان مهجور گیلکی می سوزه به خدا

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو