یافتن پست: #چت

aliaga
aliaga
سلام:
-گل-



-گل-

خووووووبید؟؟؟؟:ووی
چخبرااااااااااا؟؟؟؟:ووی

یاس
یاس
آنقدر قوی بنظر می‌رسید که هیچکس نگرانش نمی‌شد:هعی

گِلآرِه
گِلآرِه
@fatme فاطمه ام:قلب
بهترین و مهربون ترینم
دختر خوش قلب و دوست داشتنی م:بوس
جیگر منی تو آخه🥺
بمیرم برات نفس:معتاد

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
میگن یارو معده درد داشته میره دکتر می بینه واویلا چقدر پول ویزیت بالا هست میره پیش دکتر
دکتر بهش میگه چته کجات درد می کنه میگه خودت بگرد پیداش کن این همه پول دادم الکی بگم کجام درد می کنه:خخخ

گِلآرِه
گِلآرِه
ای خدا:گگگ

aliaga
aliaga
:گگگ

aliaga
aliaga
به کودکان خود سیگار کشیدن بیاموزید تا واسه رفع دلتنگیشون سفره دلشون رو پیش هر حرومزاده ای وا نکنن.

aliaga
aliaga
سلامم:کافه
بریم ادامه چالش دست خط
فقط حق دو رای دارین:دی



محسن
محسن
گاهی چه بی گناه،دلت پیر میشود
اینجا همان دمیست که زود دیر میشود...
گاهی به رغم تشنگی عشق، عاقبت
با حسرتی فقط، عطشت سیر میشود....
گاهی همان دو چشم که رامت نموده بود
بی رحم چون کمان ،کمانگیر میشود....
گاهی همان گلی که به دل پروراندیش
خارش به سینه ات چه نفس گیر میشود....
گاهی نیایشت که فقط بهر وصل بود
چون نیست قسمتت،به دلت تیر میشود....
گاهی صدای بارش باران که دلرباست
باچتر خاطراتت چه دلگیر میشود....
گاهی مسیر عشق، ز پیکارعقل ودل
از تیزی وخطر،چو شمشیر میشود....
گاهی که منطقت ندهد پاسخی به دل
باید نشست ودید، چه تقدیر میشود

بهار نارنج
بهار نارنج

این دقیقا منه=)) انقد ک رو وسایلم حساسم که نگو=))

رها
رها
وقتی یهویی فندقی فسقلی بگه
مهتابم هر کاری داشتی میتونی به خودم بگی از هیچی نترسی خودم همیشه کنارتم{-23-}فقط میتونم بگم خدایا شکرت{-118-}{-165-}{-171-}{-17-}

رها
رها
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من بی‌پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا سرمست و خندان اندرآ ای یوسف کنعان من از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من گل جامه در از دست تو ای چشم نرگس مست تو ای شاخ‌ها آبست تو ای باغ بی‌پایان من یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها ای آن پیش از آن‌ها ای آن من ای آن من منزلگه ما خاک نی گر تن بریزد باک نی اندیشه‌ام افلاک نی ای وصل تو کیوان من مر اهل کشتی را لحد در بحر باشد تا ابد در آب حیوان مرگ کو ای بحر من عمان من ای بوی تو در آه من وی آه تو همراه من بر بوی شاهنشاه من شد رنگ و بو حیران من جانم چو ذره در هوا چون شد ز هر ثقلی جدا...

رها
رها
باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا...
جوی و دو جفت چکمه و گل بود و ما دو تا...

وقتی نگاه من به تو افتاد، سرنوشت
تصدیق گفته های "هگل" بود و ما دو تا...

روز قرار اول و میز و سکوت و چای
سنگینی هوای هتل و ما دو تا...

افتاد روی میز ورقهای سرنوشت
فنجان و فال و بی بی و دل بود و ما دو تا...

کم کم زمانه داشت به هم می رساندمان
در کوچه ساز و تمبک و کل بود و ما دو تا...

تا آفتاب زد همه جا تار شد برام
دنیا چقدر سرد و کسل بود و ما دو تا،

از خواب می پریم که این ماجرا فقط
یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا...



نجمه زارع

خانوم اِچ
خانوم اِچ
‏تو اين اوضاعِ مملكت بچه دار شدن ؛خودش به تنهايى كودك ازارى محسوب ميشه...

گِلآرِه
گِلآرِه
من از مرگ نمیترسم
از باز کردن قفل گوشیم توسط خانواده بعد مرگم میترسم.😁

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو