شوتن هکیبا
اگه سید نمیاد بگه آبلیمو و ویکس بمال
باید بگم که زانوم درد میگیره جدیدا
مخصوصا پشت میز میشینم
مآه
روی زخمهایت را
خوب بپوشان...
گاهی همین زخمها،
دوستانت را از تو دور میکند
و قند در دلِ دشمنانت را آب؛
گاهی همین زخمها،
از تو آدمی میسازد که
یا باید همیشه سرش پایین باشد
و یا همیشه به دنبال توضیح بگردد!
دیگرانی که نمیتوانند درمانت کنند،
دیگرانی که با حرفها
و زخم زبانهایشان
آتش به جانت میزنند
و پشت سرت میگویند:
خودش مقصر است.
روی زخمهایت را بپوشان
تا کسی دردی روی دردهایت نگذارد
و زخم زبانی برای گفتن نداشته باشد؛
میدانی...
بعضیها همدرد نیستند،
"خودِ درد" هستند...
مهاجر
حاجی باید پاشم برم میدون انقلاب یکم بین کتابا ولو شم چند تا کتاب بخرم تا یکم از این حالت سستی و کسلی بیام بیرون
سید ایلیا
خوبه که بعضی وقت ها دوست هات و امتحان کنی ببینی کدومشون تهش برات می مونن
خوبه که بعضی وقت ها بخوای بدونی هنوز براشون اون ارزش اول و داری؟؟
هنوز اگر مشکلی باشه پشتت وا میستن یا پشتت و خالی می کنن
خوبه که بدونی این جور موقع ها کی رفیقه کی نا رفیق
خوبه ها
خیلی خوبه
Mohammad Reza
اسمش نمیدونم عقدس یا چی؟!
دوست دارم پشتم باشی (:
محمّد
به نظرتون بگم خانمم بیاد ساینا؟
?
درد یعنے ڪه نماندن به صلاحش باشد
بنویسے ڪه خدا پشت و پناهش باشد
برود ، بغض ڪنے ، خرد شوے ، دم نزنی
ڪه دلت تشنهٔ یک لحظه نگاهش باشد
منطقے نیست ڪه بختِ منِ دلبستهٔ او
به پریشانے موهاے سیاهش باشد
عاشقے جرم قشنگیست ڪه جز رسوایی
دلِ پُر درد ، مجازات گناهش باشد...
بلو بری
زالزالک یا یمیشان میگن طرف ما
البته این رنگی نیست
این کجاش به زالزالک شبیه اخه
از در پشتی برو بیرون تا کسی ندیدتت
ولم کن