Bita
از دور تو را دوست دارم
بي هيچ عطري
آغوشي
لمسي
و يا حتي بوسهاي
تنها
دوستت دارم
از دور
Bita
عشق
از همانجايي شروع شد
كه حالمان
به هيچ چيز خوش نشد
الا دوست داشتنش
حلما
گاهى آدم هيچكس را دوست نداشته باشد ، قلبش امنيت بيشترى دارد ! روى هيچ دوست داشتنى نميشود حساب كرد. ميدانيد چيست ؟! آدم بى حس شود بهتر از اين است كه درد بكشد !
wolf
بود آيا که خرامان ز درم بازآيي؟
گره از کار فروبسته ما بگشايي ...؟
نظري کن، که به جان آمدم از دلتنگي
گذري کن: که خيالي شدم از تنهايي ...
گفته بودي که: بيايم، چو به جان آيي تو
من به جان آمدم، اينک تو چرا مي نايي ...؟
بس که سوداي سر زلف تو پختم به خيال
عاقبت چون سر زلف تو شدم سودايي ...
همه عالم به تو مي بينم و اين نيست عجب
به که بينم؟ که تويي چشم مرا بينايي ...
پيش ازين گر دگري در دل من مي گنجيد
جز تو را نيست کنون در دل من گنجايي ...
جز تو اندر نظرم هيچ کسي مي نايد
وين عجب تر که تو خود روي به کس ننمايي ...
گفتي: از لب بدهم کام دل عراقي روزي
وقت آن است که آن وعده وفا فرمايي ...