موهاے خسته شانهها را دوست دارند!
دیوانــــهها دیوانـــــهها را دوست دارند
صیـــاد اگــــر باشے غزل بانوے زیبــــا!
مرغانِ چون من،دانهها را دوست دارند
یڪ جفت چشمِ منتظر در خانه باشد؛
مردان عاشق، خانهها را دوست دارند
چیزے بگو، حــرفے بزن شیرین زبانم
ڪمحرفها، پُرچانهها را دوست دارند!
بعله:/
بس خیالت از بابت من راحت باشه..شخصیتم اجازه مزاحمت برای خانمی را نمیدهد
:)
من منظوری ک نداشتم ...این قسمو هم ک خوردم ی چیز کلی بوده:)
من هم کلی گفتم...بس یک بیت شعر بگید