یافتن پست: #همیشگی

حیران
حیران
آقای امام حسینِ عزیز،
شما ساکن همیشگیِ سمت چپِ قفسه‌ سینه‌یِ تک تکِ ما رو سیاه‌ ها هستی..♥️

سارا
سارا
آدمِ امن زندگی می‌دونی یعنی چی؟ یعنی اشتباهاتت رو پیشش اعتراف کنی و اون جای سرزنش دنبال راه حل باشه! از ضعف‌ها و مشکلات خانواده‌ت بهش بگی و اون نگاهش بهت تغییر نکنه. احساس نکنه بیشتر از تو میفهمه و نظرتو سبُک بشمره. تعصبش جلوتر از عقل و منطقش نباشه؛ توی بحث و گفتگو درد‌دل‌هایی که باهاش کردی رونزنه توی صورتت.از رویاهات بگی و مسخره‌ت نکنه! کنکاش نکنه توی اتفاقات زندگیت و اجازه بده اگه راحت بودی بهش بگی. با یه کار اشتباه قضاوتت نکنه. اگه لازم بود نظر بده بهت اما عقیده‌ش رو تحمیل نکنه. بتونی محبت و ابرازعلاقه کنی بهش و نگران ازچشم افتادن نباشی. می‌دونی چرا عمیقاً احساس تنهایی می‌کنیم؟ چون تعداد آدمای امنِ‌زندگی‌مون به صفر میل میکنه!

حضرت@دوست
حضرت@دوست

In joy or sadness, flowers are our constant friends
در شادی یا غم،
گل ها دوستان همیشگی ما هستند
.

شامی
شامی
وجـودش میان آرزوهایم همیشگی‌ست ...


▪️
▪️
گفتم:
- کی می‌دونه فردا چی قراره بشه!
اگه جنگ بشه چی؟!
خندید، گفت:
+ می‌ترسی؟
دستامو پیچیدم دور خودمو سرمو گذاشتم رو زانوم
- تو نمی‌ترسی؟
نگاه ازم گرفت
+ نه! هرکی یجوری می‌میره دیگه؛ ما هم اینجور...
از پشت پرده ی اشک تار می‌دیدمش
- فکر کن مرگِ عزیزاتو به چشم بیینی و نتونی کاری کنی...
ترسناکه دیگه! نیست؟!
نفسشو سنگین داد از سینه بیرون
+ رسمِ دنیا همینه؛ کاریش نمیشه کرد...
اما میشه قبل اینکه از دست بدیم همو، هوای همو داشته باشیم، خوب بخوایم برا هم، بجنگیم برای حال خوش همدیگه، از عشق بگیم، از دوست داشتن...
قبل از اینکه دیر بشه، قبل از اینکه از دستِ هم بریم، چه با جنگ، چه بی جنگ!
سر از روی زانو گرفتم و با بغض گفتم
+ دوستت دارما...
خب؟
لبخند زد.
- از اون دوستت دارمایی که از ترسِ فردای جنگه؟
پاک کردم خیسیِ زیر چشمامو
+ از اون دوستت دارمایی که واقعیه، که همیشگیه، که دِلیه...
چه با جنگ، چه بی جنگ!

حضرت@دوست
حضرت@دوست
قانون آدم هاست !

تا زمانی که هستی آسوده اند از بودنت …
گاهی تنهایت میگذارند ،..
گاهی آزارت میدهند
و گاهی …...

گمان میکنند قرار است این بودن ها همیشگی باشد

اما …..


★彡   نَرگِس خآنُمِ گُلِ گُلآب 彡★
★彡 نَرگِس خآنُمِ گُلِ گُلآب 彡★
همینجوری یهویی:
خُب بِ درک =))

حضرت@دوست
حضرت@دوست
...
خدایا ! من همانم که گاه خندانم، و گاه گریان.
گاه شکرگزارم، و گاه درحال گله کردن.
گاه بنده ی توام، و گاه بنده ی خویش!
خدای همیشگی ام! من مبتلا به گاه و بی گاه های همواره ام،
بیماری نامتعادل که همیشه به نسخه ی طبیب خویش عمل نمی کند!
اسیر خویشتنم؛
و گاه و بی گاه های اسارت گونه ام مرا در برگرفته است...
معبود آزاده ام!
بند های گاه ها و بی گاه های زندان تنم را... از هم جدا كن!
مرا به آغوش خویش دعوت كن! که تشنه ترینم به آن...
تمام این گاه و بی گاه های مدامم را، ببخش...
به حق خدایی همیشه پایدارت!
الهی آمین...


حضرت@دوست
حضرت@دوست
نیایش
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است؛ خدایا، ای آن‌که زبان صبح را به گویایی تابش و روشنایی‌اش بیرون آورد و قطعه‌های شب تار را با تیرگی‌های شدید به‌هم پیچیده‌اش به اطراف جهان فرستاد و ساختمان سپهر گردون را در اندازه‌های زیبایش محکم ساخت و پرتو خورشید را به روشنایی شعله‌ورش در همه‌جا برافروخت، ای آن‌که ذاتش بر ذاتش دلیل است و از شباهت و همگونگی با آفریدگانش منزّه است و قدر و مقامش از سازگاری با کیفیات مخلوقاتش برتر است، ای آن‌که به باورهای گذرا بر دل نزدیک و از چشم‌انداز دیدگان سر دور است و آنچه را هستی یافت پیش از آنکه پدید آید می‌داند، ای آن‌که مرا در گاهواره امن و امانش خوابانید و به‌ سوی آنچه از نعمت‌ها و احسانش که بی‌دریغ به من بخشید، بیدارم کرد و دست‌های حوادث و آفات را با دست لطف و قدرتش از من بازداشت


▪️
▪️
به تاریکی زل میزنم
تاریکی هم به من خیره میشود
دنیای من تکه تکه شد
لبخند روی لبم اجبار است
متاسفم که میگویم
"میخواهم آزاد باشم"
مث سایه ای در شب
نامرئی
نادیدنی

fatme
fatme

دنیا گاهی مسخرست

★彡   نَرگِس خآنُمِ گُلِ گُلآب 彡★
★彡 نَرگِس خآنُمِ گُلِ گُلآب 彡★
دوباره فقط خودمم:/

صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو