یافتن پست: #نثار

aliaga
aliaga
{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}{-95-}

خیل خب ی آمار بگیرم ببینم {-36-}{-36-}




بیایین اینجا ببینم متولد چ سالی هستین ؟


رنگ مورد علاقتون؟




غذای مورد علاقتون؟




شهر موردعلاقتون؟؟؟{-92-}

رها
رها
در نظربازیِ ما بی‌خبران حیرانند

من چُنینم که نمودم دگر ایشان دانند

عاقلان نقطهٔ پرگارِ وجودند ولی

عشق داند که در این دایره سرگردانند

جلوه گاهِ رخِ او دیدهٔ من تنها نیست

ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند

عهد ما با لبِ شیرین دهنان بست خدا

ما همه بنده و این قوم خداوندانند

مُفلِسانیم و هوایِ مِی و مُطرب داریم

آه اگر خرقهٔ پشمین به گرو نَسْتانند

وصلِ خورشید به شبپَرِّهٔ اَعْمی نرسد

که در آن آینه صاحب نظران حیرانند

لافِ عشق و گِلِه از یار زَهی لافِ دروغ

عشقبازانِ چُنین، مستحقِ هجرانند

مگرم چشمِ سیاهِ تو بیاموزد کار

ور نه مستوری و مستی همه کس نَتْوانند

گر به نُزهَتگَهِ ارواح بَرَد بویِ تو باد

عقل و جان گوهرِ هستی به نثار افشانند

زاهد ار رندیِ حافظ نکند فهم چه شد؟

دیو بُگْریزَد از آن قوم که قرآن خوانند

گر شوند آگه از اندیشهٔ ما مُغبَچِگان

بعد از این خرقهٔ صوفی به گرو نَسْتانند..

حافظ:x

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بُرهان مُلک و دین که ز دستِ وزارتش
ایام کانْ یمین شد و دریا یسار هم

بر یادِ رایِ انورِ او آسمان به صبح
جان می‌کُنَد فدا و کواکب نثار هم

گویِ زمین ربودهٔ چوگانِ عدلِ اوست
وین برکشیده گنبدِ نیلی حصار هم


هلیا
هلیا
وقتی خدا عشق را افرید{-41-}
به خیلی ها کمکی نکرد{-52-}{-59-}

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

در ماه رمضان چند جوان، پیرمردی را دیدند کـه دور از چشم مردم غذا می‌خورد.
بـه او گفتند: اي پیرمرد مگر روزه نیستی؟

پیرمرد گفت: چرا روزه ام، فقط آب و غذا می‌خورم.
جوانان خندیدند و گفتند:واقعا؟

پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمیگویم، بـه کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم

با کسی با دشنام سخن نمی‌گویم، کسی را آزرده نمیکنم چشم بـه مال کسی ندارم و…

ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمی‌توانم معده را هم روزه دارش کنم.

بعد پیرمرد بـه جوانان گفت: آیا شـما هم روزه هستید؟

یکی از جوانان در حالی‌که سرش را از خجالت پایین انداخته بود بـه آرامی گفت: خیر ما
فقط غذا نمی‌خوریم!!

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
یه سوال حیاتی !!!! :اشپزی

سبزی فریز شده ، قرمه سبزی رو تفت میدن یا نمیدن ؟!
-آشپز-




حضرت@دوست
حضرت@دوست

هر نفس آید نثار بر سر یاران کار
از بر جانان که اوست جان و دل افزای عشق

شامی
شامی
دقیقه هام
شقیقه هامو سفید کردن...
شقیقه هام
همیشه باعث سردردن...🖤
اینم الان دیدم:x



حضرت@دوست
حضرت@دوست
کردیم نثار قدم تو دل و دین را

تقدیم نمودیم همان را و همین را

حضرت@دوست
حضرت@دوست


ما که این همه برای عشق
آه و ناله ی دروغ می کنیم

راستی چرا
در رثای بی شمار عاشقان
که بی دریغ
خون خویش را نثار عشق می کنند
از نثار یک دریغ هم
دریغ می کنیم؟

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.
آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.

اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد.
شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است.
ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید:
آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟
استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم.

این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد.

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو