▪️
پس اگر آنقدر خسته ای که نمیتوانی سخن بگویی
کنار من بنشین که من هم در سکوت
مسلط هستم
خانوم میم
نه قدر لطف، نه رسم وفا نه حق نمک
گلایه نیست ولی بد زمانهای شده است
پ ن :
حالا که بازار شعر داغ شده منم یه بیت بذارم🚶
Tasnim
ظهر نیم ساعت خوابیدم
شماره های گوشی رو زدن روو تکرارش و خیلی جاها زنگ زدن
لباسهای کمدشون رو ریختن بیرون و پرو کردن
هنوزم از دستشون اعصابم خورده ولی چیزی برای گفتن ندارم
aliaga
همینہ دیگہ،
ما آدما همہ همینیم،
تا وقتے هستیم و نفس میڪشیم برامون مهم نیست
ڪی چہ حالے ، دارہ چے میڪشه.
ڪافیہ یہ بلایے سرمون بیاد،
تا همہ ازت خوب بگن و براشون مهم شی
باور ڪنین اونم همین حالو داشتہ
اونم حالش بد بودہ و هیچڪس توجهے بہ عمقِ
غمش نداشتہ ، اونم هر روز داشتہ آب میشدہ از درد
و هیچڪس با خودش نگفتہ این چشه،
حالا هم ڪہ چشم بستہ رو همہ چیز و از زندگیش
دست ڪشیدہ اینجورین ڪہ چش بود؟چہ دردے داشت؟
این ڪہ حالش خوب،این ڪہ مشڪلے نداشت...
خانوم میم
🌱❤️
به قدر یک چای تلخ با من باش
که تلخ با تو عزیزم ، هنوز شیرین است...
واسه من نعمت نیس
ان شاء الله
دور از جونت.
خدا رحمتش کنه🖤
🫠