سید ایلیا
🏝خوش به حال زمینی که
بر گام های شما بوسه میزند ...
و آسمانی که
عطر ملیح و زهراییتان
زیر سقف آن میپیچد ...
و پروانهای که
بر شانههای استوارتان مینشیند ...
و قاصدکی که
در هوای شما پر میکشد ...
و نسیمی که
بر کوی شما میوزد ...
ومن ... حسرت ... حسرت ... حسرت
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
Zahra
فیلسوفی یکبار پرسیده بود عجیب نیست که آدم میدونه قراره بمیره و باز میتونه بخنده؟
به نظر میاد فراموشی ، بزرگترین راهکار خدا در آفرینشه، عیبهایی که نادیدهگرفته نمیشن باید از یاد برن
اینجوری میتونی شعر بگی، برقصی، و کلی کتاب و جملههای الهامبخش بنویسی درباره معجزهی طلوع خورشید و صدای آب
میتونی روی تهدیگت آب خورشت بریزی بدون اینکه فکر کنی چقدر اوضاعت ناپایداره، میشه ظهر جمعه موسیقی گوش بدی و ناخوناترو بگیری و حتی یکی از گندهایی هم که زدی در نظرت نباشه!
اگر از من بپرسی میگم غصه همون کمشدن دوز فراموشیه
و غم چیزی جز برگشتن موقت حافظه نیست