یافتن پست: #فروغ

༊
گوشواری به دو گوشم می‌آویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخنهایم
برگ گل کوکب میچسبانم
کوچه‌ای هست که قلب من آنرا
از محله‌های کودکی‌ام دزدیده است




حضرت@دوست
حضرت@دوست
این بار برای دل تو می نویسم

دیگر نه شمع و مهتاب می شود
روشنای سیاهی ام
نه شعر فروغ و حافظ
همدم تنهایی ام

چشمه سار اشک هایم خشکیده
کویر گونه هایم
گدازه ی عطش پس می دهد

یادم نمی رود!
جلوی چشمانم
دخترکی همه ی احساسم را سر بردی
پیاله ی خونش سرکشیدی

ساز دلم غمگین است
بی تفاوت (م)
حالم همین است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
ربوده مهری چو ذره تابم، ز آفتابی در اضطرابم

که گر فروغش به کوه افتد، ز بیقراری در آید از پا


حضرت@دوست
حضرت@دوست
ربوده مهری چو ذره تابم٬ ز آفتابی در اضطرابم

که گر فروغش به کوه افتد٬ ز بیقراری در آید از پا


Aguillaa
Aguillaa
خودمو گم کردم لایِ گله گرگا

وقتی‌ به خودم اومدم گرگا مث برّه شدن

برد و باخت هر دو دروغه میدونم

آخرِ هر طلوع فروغه میدونم


از آینه بپرس

نام نجات دهنده ات را...

👤 فروغ فرخزاد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
عكس روي تو چو در آينه ي جام افتاد
عارف از خنده ي مي در طمع خام افتاد
بيت مورد نظر:{-35-}
اين همه عكس مي و نقش مخالف كه نمود
يك فروغ رخ ساقي است كه در جام افتاد
اشاره به آيه ي 36 سوره ي نور دارد که مي فرمايد: «الله نورُالسّمواتِ وَالأرضِ مَثَلُ نورِهِ کَمشکوةٍ فيها مِصباحٌ المِصباحُ في زُجاجةٍ ...» (خدا نور آسمانها و زمين است مَثَل نورش چون چراغداني است که در آن چراغي است که آن چراغ در آبگينه باشد).

حضرت@دوست
حضرت@دوست
خیال کردی
اين همه عكس مي و نقش مخالف كه نمود
يك فروغ رخ ساقي است كه در جام افتاد


دانلود موزیک



mohamad
mohamad
‏با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را


‎#فروغی_بسطامی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب
گرد خرگاه افق پرده شام اندازد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی
نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
زان می که در شبهای غم بارد فروغ صبحدم
غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو