یافتن پست: #عروسی

pedram
pedram


حق:))

یاس
یاس
بله دوستان مستاجری اینطوره
وقتی صاحبخونه دقیقا وقتی تو میخوای بخوابی دمبلو دمبوش شروع میشه تا نیمه شب
بعد میپرسه اذیت که نمیشی
ناچاری بگی نه بابا شاد باشید مگه ادم چند بار عروسی میگیره
همین که دامادش خونه داره چراغ روشنیه تمدیدش کنه :(
اصلا تا صبح هم دمبلو دمبو کن :دلشکسته

من فکر کردم دیشب عروسیش بوده یکشنبه عروسیش و فامیلای درجه یک بعد شام میان تمرین رقص :گگگ

یاس
یاس
خوابم میاااااااد :گگگ
دیشب که عروسی بود تا ساعت دو سه هی دمبلو دمبوشون بود
یکی به ابی بگه اخه ساعت ۵ کله پزها هم خوابن کدوم ارباب رجوعی از خوابش میزنه بیاد اداره
مردم آزار :گگگ

Negin
Negin
دستانم را گرفت و به روحِ خُشکم باران دمید، به پاهایِ بی جانم دویدن و به قلبِ نا امیدم تپیدن را یاد داد.
میخواست بماند و بماند و بماند.
ولی ناچار شده بود.
میفهمید؟ ناچار.
خدا کند ناچار نشوید.!
که بروید یا بمانید و از رویِ ناچاری برای خوشبختیِ او که ناچار به رفتن از کنارتان شده دعا کنید.
سفید جانم نیستی امّا یادت هست و خدایت هست.
می‌پرسند فراموشت کرده‌ام؟
می‌گویم آری، مدت هاست.
حق به جانب می‌خندند و می‌روند.
لابد عاشق نشده‌اند،
یا عاشق ندیده‌اند.
فراموش کردنت با دست‌هایی که هر شب خیالت را لمس می‌کنند؟
با گوش‌هایی که هنوز هم تنها زنگِ دلبرانه‌های تورا می‌شنوند؟
با چشم هایی که سایه‌ی خیالت را دنبال می‌کنند؟
می‌پرسند فراموشت کرده‌ام؟ می‌گویم مگر بوده‌ای اصلاً که بخواهم فراموشت کنم.
نمی‌فهمند منِ بی تو یعنی ناشنواییِ مطلق، تاریکیِ محض، یعنی مرگ
عاشق ندیده‌های لعنتی،
اصلا گیرم همه چیز و همه کس را،
حتی خودم را هم فراموش کنم،
با باران چه کنم؟
تنها کافیست ببارد،
تا با تلنگرِ اولین قطره اش تمامِ من در  تو حل شود..
.

این آهنگ معین

رها
رها
میشه بگید کیا اینجا به طلسم و اینجور چیزا اعتقاد دارن؟! دلیلشون چیه؟! تا حالا برای خودشون پیش اومده باشه ک بهشون مراجعه کنن و ب نتیجه ای برسن؟!

هادی
هادی


سجـــاد
سجـــاد
شب عروسی یه دختره فامیلای عروس میگفتند:
نون و پنیر و نعنا مادر عروس شد تنها....
پدر عروس از ته خونه داد زد گفت:
نون و پنیر و پونه پس من خرم تو خونه🤣🤣️

رها
رها
موهای سفیدم تعدادشون دو رقمی شد {-82-}

donya
donya 👩‍👧‍👦
به چند نفر نیروی کار ماهر جهت انجام کارهای زیر نیازمندم
۱:پهن کردن لباسها و تا کردن و اتوی لباسهای قبلی
۲:شستن ظرفها
۳:‌پختن نهار
۴:تمیزکردن سرامیکها
۵:‌جارو و گردگیری
داوطلبان اعلام آمادگی کنند کمک لازمم:هعی:دی

WeT
WeT
سه چار روزه یسره بارون میزنه اونم خیلی شدید 😒😒😒😒

خانوم اِچ
خانوم اِچ
زن عموم گایید مارو😑
به تو چ ک من چرا ازدواج نمیکنم

سجـــاد
سجـــاد
دختری در کتابفروشی پدرش کار می‌کرد و معشوقه‌‌اش را دید که به‌سویش می‌آید!
در این حال پدرش که در نزدیکش ایستاده بود به معشوقه‌اش گفت:
آیا به‌خاطر گرفتنِ کتابی‌که نامش ” آیا پدر در خانه‌ هست” از يورگ دنيل نویسندۀ آلمانی، آمده‌ای؟
پسر گفت: خیر! من به‌خاطر گرفتنِ کتابی به اسم ” کجا باید ببینمت” از توماس مونیز نویسندۀ انگلیسی، آمده‌ام.
دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما می‌‌توانم کتابی‌ به نام ” زیرِ درختِان سيب” از نویسندۀ آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم.
پسر گفت: خوب است و اما؛ آیا می‌توانی فردا کتابِ “بعد از ۵ دقیقه تماس می‌گیرم” از نویسندۀ بلژیکی، را بیاوری؟
دختر در پاسخش گفت: بلی! با کمالِ میل، ضمنا توصيه می‌كنم کتاب “هرگز تنها نمی‌‌گذارمت” از نویسندۀ فرانسوی را نیز بخوانى. بعد از آن پدر گفت: این كتاب‌ها زیاد است، آیا همه‌اش را مطالعه خواهد کرد؟!
دختر گفت: بلی پدر، او جوانى باهوش و کوشا است.
پدر گفت: در اينصورت بهتر است کتابِ “من کودن نیستم” از نویسندۀ هلندى فرانک مرتینیز را هم بخواند.و تو هم بد نيست کتاب “براى عروسی با پسر عمويت آماده شو” از نویسندۀ روسی را بخوانی{-18-}

donya
donya 👩‍👧‍👦
جشن ازدواج خارجیها

دعوت شدگان : 60 نفر
حاضران : 50 نفر
کودکان : 2 کودک نشسته روی صندلی
کادوها : 50 کادو🎁
اشیاء مفقود شده : 0
آسيب ديده ها :0
تعداد عکسهای گرفته شده از عروس👰 : 22 عکس
مدت رقص : 45 دقيقه

نظرات بعد از جشن :
چه عروسی باشکوه و چه زوج زیبایی 🥰



جشن ازدواج ایرانیا

دعوت شدگان : 400 نفر
حاضران : 950 نفر
کودکان : 130 کودک در حال دویدن و بازی کردن
کادوها : 30 بسته لیوان و پتو 📦

اشیاء مفقود شده : شارژر - کیف پول مشکی زرق و برقی- یک صندل پای راست👡

آسیب دیده ها : چندین پیچ خوردگی مچ پا🦶در اثر رقصیدن

تعداد عکسهای گرفته شده از عروس 👰 : ۲۳ میلیون عکس

مدت رقص : 6 ساعت با کل کشیدن و جیغ و فریاد

نظرات بعد از جشن :
عروس نسبت به دوماد بزرگ نشون میداد ...
دوماد از عروس خوشگلتر بود ...
عروس از داماد سَرتر بود ...
دماغ عروس چه بزرگه ...
لباس عروس قدیمی بود ...
شامشون خوب نبود ...
دیدی سرویس عروسو؟ فکر کنم بدل بود 🤦‍♀
کیکشون خیلی خشک بود🎂

و همچنان نظرات و انتقادات تا دو ماه از تاریخ جشن ادامه خواهد داشت ...😅
و در آخر خوشبخت بشن الهی🤗😂

...
...
شُدشُد، نشُدبیاباهم‌دمنوشِ‌
نعنافلفلی‌بخوریم !☕️🪴💛^ᴗ^

یاس
یاس
خب خب بعد کلی گریز و تعقیب اقا شاهین @shahinمنت گداشتن رو صندلی پادشاهی نه ببخشن داغ جلوس فرمودن جوری بسوزنیدش تا سال دیگه جاش،بمونه :خخخ

صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو