یافتن پست: #عاشقان

حسین
حسین
مردها….
گاهی همه ی عشقشان در نگاهشان خلاصه می‌شود
بگذار مطمئن باشد که می‌فهمی…
گاهی زبانش نمی‌چرخد به گفتنِ “دوستت دارم”
اما تا دلت بخواهد شوقِ بودنش فریاد می‌زند…
و عاشقانه‌ای برایِ لحظه‌هایت می‌شود
ناگهان سکوت می‌کند میانِ هیاهویِ حرفهایتان!! دستش را محکم بگیر و بگو:

“من هم دوستت دارم”

حضرت@دوست
حضرت@دوست
چقدر زیبا و عاشقانه بیان کرده در ودعابا دلبرش
‏‌«وَ إِنَّمَا أَبکِی مَخَافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی...


حسین
حسین
امشب برایت مینویسم

“دوستت دارم” با تمام “احساسم”
“دوستت دارم”
به اندازه ی “دلتنگی های” عاشقانه ام
“دوستت دارم”
عمیق تر از بی قراری هایم

aliaga
aliaga
حـــــــرف بـــــزن...



صدایت را دوست دارم



بگو... فقط بگو



چــه فـــرق دارد

از مـــن ، از تـــو



از بــــاران



در آغــوشــم بــگــیــر و در گــوشــم
از مـــانـــدن بــگـــو



از دوستت دارم هایی بگو که از شنیدنش دلم بریزد !!
گـــونـــه هــای خــجــالــتــی یــم رنــگ بــگــیــرد



از دلبری چشمهایت بگو که چگونه دلم را هوایی کرده
از هــرچــه خــودت مــیــخــواهـی



از خـــودت بـــگـــو

چـــه فــرق دارد از چـــه
فـــقــــط بـــگــــو
حـــرف بـــزن
عاشقانه صدایت را دوست دارم...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
هر روز پشت پنجره، لطفِ خیال تو
دستی به مهربانی بالا می‌آورد

باران؛ سکوتِ منجمدِ سال‌های سال
خود را به پیشِ چشمِ تماشا می‌آورد

عشق است، عشق، عشق که هر موجِ رفته را
با پای خود دوباره به دریا می‌آورد

تا دل بَرَد دوباره‌تر و عاشقانه‌تر
امروز می‌بَرَد دل و فردا می‌آورد

پژمرده‌ام که بوسه بباری بر این کویر
باران چقدر حال مرا جا می‌آورد!

حضرت@دوست
حضرت@دوست
به بویِ او دلِ بیمارِ عاشقان چو صبا

فدایِ عارضِ نسرین و چشمِ نرگس شد

به صدرِ مَصطَبه‌ام می‌نِشانَد اکنون دوست

گدایِ شهر نِگَه کُن که میرِ مجلس شد

خیالِ آبِ خِضِر بست و جامِ اسکندر

به جرعه‌نوشیِ سلطان ابوالفَوارِس شد

طرب‌سرایِ محبت کنون شود مَعمور

که طاقِ اَبرویِ یارِ مَنَش مهندس شد


حضرت@دوست
حضرت@دوست
لب از تَرَشُّحِ مِی پاک کن برایِ خدا

که خاطرم به هزاران گُنَه مُوَسوِس شد

کرشمهٔ تو شرابی به عاشقان پیمود

که عِلم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد

چو زر عزیزِ وجود است نظمِ من، آری

قبولِ دولتیان کیمیایِ این مس شد

ز راهِ میکده یاران عِنان بگردانید

چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد

aliaga
aliaga
عضی ها خیال می کنند

دوست داشتن

ساده است

خیال می کنند

باید همه چیز خوب باشد

تا بتوانند کسی را عاشقانه دوست داشته باشند

اما…

من می گویم

دوست داشتن درست از زمانی شروع می شود

که بی حوصله می شود

که بهانه می گیرد

که یادش می رود بگوید

دلتنگ است

یادش می رود

با شیطنت بگوید

دوستت دارم

دوست داشتن از زمانی شروع می شود

که خنده هایتان بغض شود

بغض هایتان آغوش بخواهد

و ببینید آغوشش کمرنگ است

اگر در روزهای ابری و طوفانی

دوستش داشتی

شــــــــــاهکار کرده

هلیا
هلیا
امروز آفتاب کمی زودتر طلوع کرده است :::
💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛

دیوانه را در توهم خودش تنها بگذارید

💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙

?
?
?
خیلی دوست😍😍😍

سجـــاد
سجـــاد
دختره پست گذاشته:

شمعی هستم

در جهانی تاریک …

که گرما میدهم دست‌هاي سرد عاشقان را …

پسره کامنت گذاشته:

فوووووووووووووووت

حالا دیگه هیچی نیستی{-18-}

aliaga
aliaga
گفتا به من در نيمه شب پنهان بيا پنهان برو
در باغ پر ريحان من خندان بيا گريان برو

گفتا که بر کس ننگرم بر عاشقان عاشقترم
در خان من گر آمدي با جان بيا، بي جان برو

گفتا اشارت ساز کن اين گفتگو را راز کن
با سر بيا در پيش من افتاده و خيزان برو

گفتا که من يک آتشم سوزنده و هم سرکشم
با من درآميزي اگر با آتشي سوزان برو

من او شدم در او شدم بيخود از آن ياهو شدم
گفتا در آخر اين سخن ، بي خود شدي حيران برو

aliaga
aliaga
سلام
روزتان زیبا

روزتان عاشقانہ
روزتان پر ازشادۍ

روزتان پر از آرامـش
روزتان پر اززندگی

روزتان پر از صمیمت و
روزتان پر از یهوۍهای قشنگ:سرخ

صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو