azar
شب به عشق ماه
ماه به عشق ستاره
من به عشق تو
زیر نور ماه بیداریم
میبینی چه چرخه عاشقانه ای
Hana
سریال this is us خیلی قشنگه دوست داشتید ببینید
Maryam
چقدر خوبه.
وسط این همه هیاهو و شلوغی زندگی،
یکی باشه که تو رو دیوانهوار دوست داشته باشه
و تو رو به زندگی دلبستهتر کنه
خندههاش تو رو دور کنه از این هیاهو،
برای عاشقانه زیستن بتونی اون آدم رو بهانه کنی ♥️
azar
قول بده یه روزی
یوقت بغضهای دم غروب
بیای و منو به اونجایی ببر
که آدمهایش عشق رو دور نمیکنن
بیای و و یه دل سیر
کوچه پس کوچه های باریک این شهر
رو عاشقانه دور بزنیم
تا ببینن که هیچ رویایی محال نیست
قول بده
حسین
یکی از قشنگترین نوشتههای عاشقانهای
که خوندم این نوشته از جواد گنجعلی بود :
به خاطر داشته باش در روزگاری که عشق
مسخره به نظر میرسید دوستت داشتم و کار
دیوانگان جدیگرفتنِ همین کارهای مسخره بود !
مآه
دلم بیشتر از خودم برای تو می سوزد «عزیزدلم»!
تو بیشتر از من درگیر این جدایی می شوی!
بیشتر از من با خاطرات جا مانده ام گلاویز می شوی!
این فکر که حالا عاشقانه هایم را کنار گوش چه کسی زمزمه می کنم دیوانه ات می کند..
نداشتنم به کنار، خیال اینکه دیگر کسی شبیه من تو را دوست نخواهد داشت دلت را به درد می اورد..
می دانی «جان دلم»؛ گمان نمی کنم بعد من کسی پیدا شود که تو را اندازه ی من بلد باشد..
ارام کردنت که هیچ، حتی نداند چگونه می تواند عصبانیت کند!
من بعد تو، جای خالیت را به هر چیز و هرکس ترجیح می دهم و عذابم خاطره هاییست که خنده دار ترینشان بغض به همراه دارد..
اما تو بعد از من، قرار است ادم های زیادی را تجربه کنی در پی پیدا کردنم که هیچ کدام من نیستند
aliaga
این طرف مشتی صدف ،آنجا کمی گل ریخته
موج،ماهــی های عاشق را به ساحل ریخته
بعد از این در جام ما تصویر ابر تیره است
بعد از این در جــــام دریا ماه کامل ریخته
مرگ حق دارد که از ما روی برگردانده است
زندگـــی در کـــام ما زهــــر هلاهل ریختـــه
هر چه دام افکندم آهوها گریزان تر شدند
حال، صدها دام دیگـــر در مقـــــابل ریخته
هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست
هر کجـــا پا میگذارم دامنـــــی دل ریخته
عارفـــی از نیمه راه تحیـــــر بازگشت
گفت ،خون عاشقان منزل به منزل ریخته
فاضل نظری
aliaga
رسیده ام به خدایـی کــه اقتباسی نیست
شریعتی که در آن حکم ها قیاسی نیست
خدا کســــی است کـــه باید بــــه دیدنش بروی
خدا کسی که از آن سخت می هراسی نیست
به عیب پوشی و بخشایش خدا سوگند
خطا نکردن ما غیـــــر ناسپاسی نیست
به فکر هیـچ کسی جز خودت مباش ای دل
که خودشناسی تو جز خداشناسی نیست
دل از سیاست اهل ریـــا بکن، خود باش
هوای مملکت عاشقان سیاسی نیست
فاضل نظری
حسین
استکان شکسته،
چای را در خود نگه نمی دارد
درخت تبر خورده،
میوه نمی دهد
صندلی فرسوده،
تکیه گاه خسته ای نمی شود.
من اما همچنان
سرشار از شعرهای عاشقانه ام
برای تو ...