یافتن پست: #صبحانه

سید ایلیا
سید ایلیا
مصرف نان سنگک برای صبحانه ؛
علاوه بر افزایش توان بدن ، با جلوگیری از اشتهای کاذب موجب لاغری پهلو ها می شود .

سید ایلیا
سید ایلیا
️•⇦ تقویت جنسی با غذا:

✨امام كاظم (علیه اسلام):
🍃 هر كس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون
بخورد، بر توان جنسى او افزوده شود.🍃

✨امام صادق (علیه السلام):
🍃پیاز را ریز و در روغن زیتون، سرخ کن، تخم مرغی هم بردار و در ظرفی بشکن و قدرى نمک بر آن بپاش، آنگاه
این تخم مرغ را روى پیاز و روغن زیتون بریز و اندکى بجوشان و سپس از آن بخور.🍃

✨↫ نکات :
1⃣ پیاز سفید (کوچک)
2⃣ روغن زیتون طبیعی (بودار)
3⃣ تخم مرغ محلی رسمی
4⃣ نمک طبیعی (دریا یا سنگ نمک)
5⃣ به عنوان صبحانه مصرف شود.

📚 منابع:
▫️بحار الأنوار، ج ۱۰، ص ۸۴
▫️دانشنامه احادیث پزشکی ص ۲۶
▫️طبّ الأئمّه، ص ۱۳۰
┄┄┅━🍃🌹🍃━┅┄┄

سید ایلیا
سید ایلیا
📣 مصرف شیرۀ انگور بصورت شربت یا بعنوان صبحانه بهترين علاج کمخونی و درمان کبد چرب است

🔺شیره انگور بسیار مقوی است و برای افرادیکه بر اثر بیماری یا عمل جراحی ضعیف شده اند، بسیار مفید است


┄┄┅━🍃🌹🍃━┅┄┄

سید ایلیا
سید ایلیا
اگر می‌خواهید پس از صبحانه گرم شوید و دیابت هم نگیرید به چایتان دارچین اضافه کنید، دارچین بهترین گزینه برای کنترل قندخون و گرم طبعی بدن است

┄┄┅━🍃🌹🍃━┅┄┄

Ali_Feyzollahi
Ali_Feyzollahi
سلام دوستای گلم
بالاخره من گوشی خریدم و این اولین باریه که دارم با گوشیم به ساینا میام{-21-}{-64-}{-81-}

Masoome
Masoome
خدايا! آنقدر كرونا تو ایران زیاد شده ما میترسیم امسال ماه رمضون بیایم مهمونی!
خودمون تو قرنطینه، صبحانه و نهار و اصلا يه چيزي درست ميکنيم ميخوریم، دستت درد نکنه ديگه مزاحم شما نميشيم

Sare
Sare
چرا من طلاق گرفتم ...
حتمأ بخونید عبرت بشه براتون
امسال روز تولدم خيلي ذوق زده رفتم سر ميزه صبحانه زنم بهم تولدم رو تبريك نگفت، وقتي پسرم رو ميبردم مدرسه اونم بهم تبريك نگفت، وقتي برادر زنم كه بهترين دوست دوران كودكيم بود بهم زنگ زد تبريك نگفت، اما وقتي رفتم سر كار منشيم با لبخند گفت تولدت مبارك آقاي رءيس!! بعدش منو به نهار دعوت كرد. بعد از نهار من رو برد خونش، همينطور كه رو كاناپه نشسته بوديم گفت صبر كن من الان بر ميگردم و رفت تو اطاق خوابش، وقتي در رو باز كرد يه كيك تولد دستش بود زن و بچه م و برادر زنم پشتش ميخوندن تولدت مبارک ....
.
.
.
.
منم لخت رو كاناپه در از كشيده بودم!!!!
یعنی ریدم تو مغز کسی که سورپرایز رو اختراع کرد{-15-}{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-15-}

سکوت شب
سکوت شب
آدم باید در درجه‌ی اول به عشقِ خودش زندگی کند
اصلاً باید هر روز صبح روی درِ یخچال خودش برای خودش یادداشت بنویسد
خودش به خودش بگوید:
"عزیزم بیدار شدی صبحانه بخور
فلان غذا برایت ضرر دارد نخور
فلان کارت را حتمن انجام بده
راسِ فلان ساعت قرصت را بخور
بخاطرِ فلان اتفاق حرص و جوش نخور و ...". ما وقتی تنهاییم فکر می‌کنیم هیچ‌کس نیست
اما همیشه وقتِ تنهایی یک‌نفر هست که او را نمی‌بینیم و آن هم کسی نیست جز "خودمان". او ما را همیشه می‌بیند
همیشه کنارمان است
در بهترین شرایط و بدترین شرایط رفیقِ‌مان است.
خودمان گاهی اوقات کنارِ خودمان می‌ایستد و ضربه خوردن‌مان را نگاه می‌کند و دلسوزانه اشک می‌ریزد
ولی ما گاهی اوقات خودمان هوای خودمان را نداریم
خودمان بدترین ضربه‌ها را به خودمان می‌زنیم بدونِ اینکه حواسِ‌مان باشد.

خودِمان خودمان را فراموش می‌کنیم
خودمان خودمان را در یک اتاق حبس می‌کنیم
می‌رویم و مدت‌ها نمی‌آییم.

باید هوای خودمان را داشته باشیم

سکوت شب
سکوت شب
توی زندگی هر آدمی همیشه یک نفر هست که هیچ وقت نیست.
یک نفر که دلت بی وقفه برایش تنگ می شود.
این دلتنگی همیشه همراهی ات می کند.
مثلاً با تو می آید سر میز صبحانه و نمی گذارد
یک قولوب چای از گلویت پایین برود.
بس که بغض جا می گذارد وسطش.
پشت چراغ قرمز حواست را جای دوری پرت می کند.
آنقدر که باید ماشین های پشت سری کلی
بوق بزنند تا تو بفهمی چراغ سبز شده.
این دلتنگی شاید حتی خودش را بیندازد
روی میز کارت و تو یک دفعه به خودت ببایی
و ببینی در تمام نامه های اداری بعد از
«با عرض سلام» اسم قشنگ یک نفر را تایپ کرده ای بی اختیار.
رهگذران تو را یک آدم تنها می بینند که سر به زیر و ساکت قدم می زند.

ولی فقط خودت و خدا می دانید که جای پاهای چه کسی قدم قدم با رد راه
رفتن های تو موازی شد.
دلتنگی ات حتماً نمی گذارد شام بخوری.
با خودت فکر می کنی خوابت می برد
و خلاص می شوی از این همه احساس تنهایی.
اما چشم که روی هم بگذاری تازه بهانه دلتنگی هایت
سر و کله اش پیدا می شود.
آمده اخم کند و کابوس ببینی یا بخندد و رویا تماشا کنی.
عشق است دیگر چه می شود کرد؟!

سکوت شب
سکوت شب
توی زندگی هر آدمی همیشه یک نفر هست که هیچ وقت نیست.
یک نفر که دلت بی وقفه برایش تنگ می شود.
این دلتنگی همیشه همراهی ات می کند.
مثلاً با تو می آید سر میز صبحانه و نمی گذارد
یک قولوب چای از گلویت پایین برود.
بس که بغض جا می گذارد وسطش.
پشت چراغ قرمز حواست را جای دوری پرت می کند.
آنقدر که باید ماشین های پشت سری کلی
بوق بزنند تا تو بفهمی چراغ سبز شده.
این دلتنگی شاید حتی خودش را بیندازد
روی میز کارت و تو یک دفعه به خودت ببایی
و ببینی در تمام نامه های اداری بعد از
«با عرض سلام» اسم قشنگ یک نفر را تایپ کرده ای بی اختیار.
رهگذران تو را یک آدم تنها می بینند که سر به زیر و ساکت قدم می زند.

ولی فقط خودت و خدا می دانید که جای پاهای چه کسی قدم قدم با رد راه
رفتن های تو موازی شد.
دلتنگی ات حتماً نمی گذارد شام بخوری.
با خودت فکر می کنی خوابت می برد
و خلاص می شوی از این همه احساس تنهایی.
اما چشم که روی هم بگذاری تازه بهانه دلتنگی هایت
سر و کله اش پیدا می شود.
آمده اخم کند و کابوس ببینی یا بخندد و رویا تماشا کنی.
عشق است دیگر چه می شود کرد؟!

یاسر
یاسر
خدایاآنقدرمرغ وگوشت گران شده ماخجالت میکشیم امسال ماه رمضان بیاییم مهمانى تو

خودمون صبحانه ونهار یه چیزی درست میکنیم میخوریم دستت درد نکنه دیگه مزاحم شما نمیشیم

سکوت شب
سکوت شب
تنهایی آدمی را عوض میکند
از تو چیزی میسازد که هیچ وقت نبودی
گاه اینقدر بی تفاوت مثل سنگ
گاه آنقدر حساس عین شیشه
آنقدر باخودت حرف میزنی که برای حرف زدن با دیگران لام تا کام دهانت باز نمیشود
غذایت را سرد میخوری
نهار ها نصف شب
صبحانه را شام
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش میدهی وهیچ وقت آهنگ را حفظ نمیکنی
شبها علامت سوالهای فکرت را میشنوی تا خوابت ببرد
تنهایی از تو آدمی میسازد
که دیگر شبیه آدم نیست…

LOEY♡
LOEY♡
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﮐﻪ ﻣـﺎ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩﯾﻢ! ﺷﻤﺎ ﯾﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺻـُﺒﯽ ﺑﻮﺩﯼ ﯾﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇـُﻬﺮﯼ…:خنده

فقط خدا
فقط خدا
مادرشوهر است دیگــــــــر... چ میشود کرد! :حلما

از خانمی پرسیدند: «شنیده‌ام پسر و دخترت هر دو ازدواج کرده‌اند، آیا از زندگی خود راضی هستند؟»
خانم جواب داد: «دخترم زندگی خوشی پیدا کرده که من همیشه برایش آرزو می‌کردم. ابداً دست به سیاه و سفید نمی‌زند. صبحانه را در رختخواب می‌خورد. بعد از ظهرها هم دو سه ساعتی می‌خوابد. عصر با دوستانش به گردش می‌رود و شب هم با تفریحاتی مثل سینما و تلویزیون سر خود را گرم می‌کند. یقین دارم که دامادم هم با داشتن چنین همسری سعادتمند است!»
پرسیدند: «وضع پسرت چطور است؟»
گفت: «اوه اوه! خدا نصیب نکند! بلا به دور، یک زن تنبل و وارفته‌ای دارد که انگار خانه شوهر را با تنبل‌خانه اشتباه گرفته است. دست به سیاه سفید که نمی‌زند. اصرار دارد که صبحانه را در رختخواب بخورد. تا ظهر دهن دره می‌کند. بعد از ظهرها باز تا غروب خبر مرگش کپیده! عصر هم از خانه بیرون می‌رود و تا نصفه شب مشغول گردش است. با وجود این زن، پسرم بدبخت است!»

:|:کشتن

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو